معتبر است .
دسته دوم ، آيات و احاديثى كه اصول يا فروع دين را به صورت برهانى و استدلالى مطرح كرده است . اين آيات و احاديث نيز منبع بودن عقل را براى شناخت و اعتبار آن را تأييد مى كند . و چون اين آيات و احاديث بسيار است و مطرح كردن آنها در اين جا ضرورتى ندارد ، از نقل و شرح آنها صرف نظر مى كنيم . علاقه مندان مى توانند در اين زمينه به جلدهاى نهم و دهم بحار الأنوار (110 جلدى) مراجعه نمايند .
شناخت هاى قلبى در قرآن
تا اين جا نقش حس و عقل را در زمينه شناخت ، از نظر قرآن كريم ، اجمالا توضيح داديم . اكنون مى خواهيم نقش قلب را در توليد شناخت هاى قلبى ، از ديدگاه اين كتاب آسمانى و احاديث اسلامى ، مورد بررسى قرار دهيم . به اين منظور ، ابتدا بايد ديد كلمه قلب در قرآن در چه معنايى به كار رفته است .
پيش تر توضيح داده شد كه واژه قلب سه معنا دارد : تلمبه خانه خون ، مركز فكر و انديشه ، مركز شناخت هاى غير عقلى و غير حسى؛ و اين كه در مباحث شناخت شناسى هرگاه قلب به عنوان يكى از منابع شناخت در كنار منبع عقل مطرح شود ، مقصود از آن ، معناى سوم ، يعنى مركز شناخت هاى غير عقلى و غير حسى است .
معناى قلب در قرآن
با مطالعه و بررسى دقيق مواردى كه قرآن كريم كلمه قلب را به كار برده است ، مشخص مى شود كه قرآن اين كلمه را در معناى اول يعنى تلمبه خانه خون ، هرگز به كار نبرده است ، بلكه گاهى در معناى دوم و گاه در معناى سوم و گاه در معنايى اعم از معناى دوم و سوم ، استعمال كرده است .