يعنى آيا مردمى كه جهانبينى آنان حسى است و جز زندگى مادى چيز ديگرى نمى فهمند ، نمى خواهند بينديشند؟ نمى خواهند از دريچه عقل خود استفاده كنند و وجدان خود را قاضى قرار دهند؟ اگر چنين كنند ، عقل آنان در محكمه وجدان به روشنى ، حكم مى كند كه آفرينش آسمان ها و زمين و موجوداتى كه ميان آنهاست ، نمى تواند باطل و پوچ و بى معنا و بى هدف باشد؛ و اگر پشت ديوار ماده چيزى وجود نداشته باشد ، نه تنها جهان محسوس و ماده ، بى هدف و بى معناست ، بلكه زندگى نيز پوچ و بى هدف است . و به حكم عقل ، نه ماده ، نه آسمان و زمين و ساير موجودات و نه زندگى نمى توانند بى هدف باشند . بلكه عقل با مطالعه جهان ماده ، هدفدارى و معنا را در عمق آن به روشنى ملاحظه و مشاهده مى كند .
آيه ديگرى كه مى توان آن را در زمينه شناخت قلمرو عقل از ديدگاه قرآن كريم مطرح كرد ، آيه 190 از سوره آل عمران است كه مى فرمايد :
«إِنَّ فِى خَلْقِ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَـفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَأَيَـتٍ لِّأُوْلِى الْأَلْبَـبِ .
همانا در آفرينش آسمان ها و زمين و رفت و آمد شب و روز ، آيات و دلايل و نشانه هايى [بر حكمت و قدرت آفريدگار هستى] براى صاحبان انديشه و عقل هست» .
يعنى اگر انسان از دريچه عقل جهان ماده را مورد مطالعه و بررسى قرار دهد ، از اين مطالعه قطعا به شناخت ماوراى ماده مى رسد و عمق هستى را ادراك مى كند .
بنا بر اين ، قلمرو عقل ، شناخت هستى از طريق استدلال و برهان ، و از اثر پى به مؤثر بردن ،و از تدبير با مدير آشنا شدن است .
قلمرو قلب در قرآن
در قرآن كريم و همچنين احاديث اسلامى ، شناخت هايى مطرح شده است كه نه