217
مباني شناخت

شناخت هاى فطرى عقلى ، دو تفاوت با شناخت هاى قلبى دارد : يكى تفاوت در مركز شناخت و ديگرى تفاوت در نحوه شناخت .
شناخت هاى غيرفطرى ، شناخت هايى است كه ريشه در طبيعت انسان ندارد و با ابزارِ تحصيل ، تحقق مى يابد .
شناخت هاى غيرفطرى مانند شناخت هاى فطرى به سه دسته تقسيم مى شود :
1 . شناخت هاى غيرفطرى حسى ، مانند : احساس نياز به مواد مخدر ؛ 2 . شناخت هاى غيرفطرى عقلى ، مانند : همه معلوماتى كه انسان از راه انديشه و تعليم و تعلم كسب مى نمايد؛ 3 . شناخت هاى غيرفطرى قلبى ، مانند : وحى .
با دو علامت مى توان شناخت هاى غير فطرى را از شناخت هاى فطرى تشخيص داد :
1 . نيازمندى به ابزار : شناخت هاى غيرفطرى چون ريشه در طبيعت انسان ندارند ، براى تحقّق نيازمند به ابزار تحصيل هستند ، به خلاف شناخت هاى فطرى كه نيازى به ابزار ندارند ، هر چند فعليت آنها شرايطى دارد .
2 . همگانى نبودن : شناخت هاى غيرفطرى چون نيازمند به ابزار هستند و ابزار آنها براى همه مردم در همه زمان ها و در همه مكان ها ميسر نيست ، نمى توانند همگانى باشند ، به خلاف شناخت هاى فطرى كه چون نيازمند به ابزار نيستند ، مى توانند همگانى باشند .
فعليت نيافتن احساسات فطرى در افرادى كه شرايط شكوفايى فطرت در آنها تحقّق نيافته است يا مبتلا به موانع هستند ، همگانى بودن آن احساسات را مخدوش نمى سازد .


مباني شناخت
216

خلاصه

كلمه فطرت به معنى سرشت ، طبيعت ، نهاد و صفت طبيعى انسان است .
صفات فطرى انسان صفاتى است كه از آغاز آفرينش انسان ، به طور طبيعى همراه او بوده است ، مانند : سياهى ، سفيدى و زيبايى .
صفات غير فطرى ويژگى هايى است كه انسان به تدريج آنها را تحصيل مى كند ، مانند : خواندن و نوشتن .
شناخت هاى بالفعل ، معارفى است كه وجود فعلى دارد و شناخت هاى بالقوه شناخت هايى است كه وجود فعلى ندارد ، ولى به صورت استعداد در انسان موجود است .
شناخت هاى فطرى شناخت هايى است كه به صورت قوه و استعداد از آغاز آفرينش انسان در او وجود دارد و با شكوفايى فطرت ، فعليت مى يابد .
شناخت هاى فطرى به سه دسته تقسيم مى شود :
1 . شناخت هاى فطرى حسّى؛ 2 . شناخت هاى فطرى عقلى؛ 3 . شناخت هاى فطرى قلبى .
شناخت هاى فطرى حسّى ، تمايلات و خواسته هايى است در ارتباط با نيازهاى جسمى . به اين تملايات غرايز نيز گفته مى شود مانند غريزه جنسى .
شناخت هاى فطرى عقلى عبارت از شناخت هاى بديهى است ، يعنى شناخت هايى كه خود به خود معلوم است و در معلوم شدن ، نيازى به دليل ندارد ، مانند : بطلان تناقض ، قانون عليت و قانون امثال .
شناخت هاى فطرى قلبى شناخت هايى است كه در سرشت قلب ، يعنى مركز شناخت هاى غير حسى و غير عقلى انسان ، ريشه دارد ، مانند : علاقه به فرزند ، احساس حقيقت خواهى و احساس برترى جويى .

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 518613
صفحه از 484
پرینت  ارسال به