شخص بينا و با بصيرت، نگاهش را از دنيا فراتر مى برد و مى داند كه سراى حقيقى در وراى اين دنيا است . پس بينا از دنيا دل بر مى كند ، و كور ، به آن رو مى آورد. شخص با بصيرت، از آن توشه مى گيرد، و كور براى آن توشه فراهم مى آورد .
در اين روايت عالى و آموزنده ، امام عليه السلام مردمى را كه شناخت آنان از هستى ، حسى و سطحى است ، به فرد كورى تشبيه كرده است كه راه خانه را خانه خود پنداشته و تلاش خود را براى آرايش آن راه مصروف كرده است . و مردمى را كه از شناخت عميق عقلى برخوردارند ، به شخص بينايى تشبيه نموده است كه هم راه خانه را مى بيند و هم خود خانه را .
حضرت ابتدا در مورد ويژگى هاى افراد دسته اول مى فرمايد :
دنيا كه جهان محسوسات است ، منتهاى ديد افراد كوردل است ، و آنان كه ديده عقلشان كور است نهايت ديدشان دنياست . آنان ماوراى دنيا را نمى بينند و چيزى بجز زندگى محسوس نمى فهمند ، آنان نمى دانند كه پشت اين جهان محسوس چيست؟ «يَعْلَمُونَ ظَـهِرًا مِّنَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الْاخِرَةِ هُمْ غَـفِلُونَ . 1 شناخت آنان از زندگى دنيا ظاهرى و سطحى است و از آخرت كه در باطن و عمق دنياست غافل اند» .
و سپس درباره اشخاص دسته دوم مى فرمايد :
آنان مردمى بينا هستند كه با چشم عقل به هستى مى نگرند و نگاه آنان از جهان محسوس عبور مى كند و به جهان نامحسوس مى رسد و در نتيجه هم راه را مى بينند و هم خانه اى را كه اين راه به آن منتهى مى شود . و مى دانند كه جهان محسوس راهى براى رسيدن به جهان نامحسوس است كه خانه دائمى انسان آن جاست .