هست ، ولى هر ظلمى اسراف نيست ؛ زيرا همان طور كه قبلاً توضيح داديم ، ظلم عبارت است از رعايت نكردن جايگاه واقعى امور ، و اين معنى اعمّ از اسراف است كه تجاوز از حد در كارهاست .
كسى كه بيش از اندازه مى خورد ، هم مُسرف است و هم ظالم . مسرف است چون در خوردن غذا از حدّ لازم تجاوز كرده ، و ظالم است چون جايگاه واقعى خوردن غذا در نظام آفرينش را رعايت نكرده و لا اقلّ به جسم خود ستم نموده است .
و امّا كسى كه كمتر از حدّ ضرورى غذا مى خورد ، او ظالم است ، ولى مسرف نيست . او به خود ظلم كرده ، ولى از حد تجاوز ننموده است ، بلكه ظالم بودن او بدان جهت است كه به اندازه اى كه براى بدن او ضرورت دارد ، غذا نخورده و به جسم خود زيان وارد كرده است .
اسراف در قرآن
در قرآن كريم كلمه اسراف در معناى لغوى آن به كار رفته است . از ديدگاه قرآن ، هر كارى كه خارج از مرز اعتدال انجام شود ، اسراف و انجام دهنده آن مسرف است . لذا قرآن ، فردِ پرخور و شكمباره را مسرف مى نامد ، گناهكار را مسرف مى خواند و مستبدّ برترى جو و مستكبر را هم مسرف مى داند ؛ چه ، اوّلى در مورد جسم خود ، دومى در مورد جان خود و سومى در مورد جامعه خود از مرز اعتدال خارج شده است .
قرآن به مردم توصيه مى كند كه :
«كُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلَا تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ .۱
بخوريد و بياشاميد ، ولى اسراف نكنيد كه او اسرافكاران را دوست ندارد» .