در قرآن و حديث كلمه اسراف در معناى لغوى آن به كار رفته است .
اسراف مراتبى دارد كه كمترين آن در متون اسلامى دور ريختن چيزهاى قابل مصرف ، و بالاترين مرتبه اسراف ، برترى جويى و تجاوز به حقوق مردم است .
چون اسراف تجسم هوس ، و هوس مانع شناخت است ، اسراف نيز مانع شناخت هاى عقلى و قلبى است .
قرآن كريم اسراف را مانند ظلم و كفر ، مانع شناخت و موجب گمراهى انسان مى داند ، و اين كه مى گويد خداوند اسرافكاران را گمراه مى كند ، از همين روست .
مانعيت اسراف از شناخت ، به حسب مراتب آن است ؛ مانعيت اسراف هاى كوچك تر كمتر و مانعيت اسراف هاى بزرگ تر بيشتر است .
فسق ، در لغت ، عبارت است از خارج شدن از راهى كه عقل ، آن را صحيح و حق و درست مى داند ، وفاسق كسى است كه از اين راه منحرف شده است .
فسق ، در قرآن كريم و احاديث اسلامى نيز در معناى لغوى آن به كار رفته است؛ منتها قرآن و حديث ، نافرمانى خداوند را از مصاديق خروج از مسير حق مى دانند .
همه آياتى كه به دليل فسق ، افرادى را توبيخ مى كنند ، گواه آن اند كه فسق ، در قرآن در معناى لغوى آن ، يعنى ناشايسته هاى عقلى به كار رفته است .
فسق ، به دليل اين كه تجسم و تبلور هوس است و هوس مانع شناخت ، حجاب عقل و قلب است .
قرآن كريم ، فسق را همانند ظلم و كفر و اسراف ، مانع شناخت و موجب گمراهى انسان مى داند و منظور از گمراه شدن افراد فاسق به وسيله خداوند همين است .