329
مباني شناخت

ريشه همه موانع شناخت ، هوس است و اگر انسان بخواهد موانع شناخت هاى عقلى و قلبى را كه اساس انحطاط و آلودگى هاى اوست ، به طور قطعى و بنيادين علاج كند ، بايد ريشه هوس را از عمق وجود خود بركند و جلو هوا و هوس خود را بگيرد . از اين رو قرآن كريم تصريح مى كند كه :
«فَأَمَّا مَن طَغَى * وَ ءَاثَرَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا * فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِىَ الْمَأْوَى * وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى .۱
يعنى اهل دوزخ كسانى هستند كه طغيان مى كنند و زندگى و لذت دنيا را انتخاب مى كنند و در مقام تعارض دنيا و آخرت ، دنيا را ترجيح مى دهند. اما اهل بهشت كسانى هستند كه از مقام پروردگار خود بيم دارند و نفس خود را از هوسرانى باز مى دارند. اگر ريشه هوس قطع نشود و هوس ، خداى انسان شود ، انسان اهل دوزخ و اگر قطع شود ، اهل بهشت است»
.

بت هوس در بتكده دل

هوس چگونه بت انسان مى شود و قلب انسان كه بايد عرش رحمان باشد ، بتكده هوس مى گردد ، و به تعبير قرآن ، هوس خداى انسان مى شود؟
در آغاز هوسرانى و در گام هاى نخست پيروى از نفس ، غبارها و زنگارهاى آينه عقل اندك است . عقل مى گويد مكن ، هوس مى گويد بكن؛ عقل مى گويد مرو ، هوس مى گويد برو . هوسران ، فرياد عقل را مى شنود ، ولى از آن اطاعت نمى كند و به حركت خود در مسير هوس ادامه مى دهد . يك بار اطاعت از هوس ، دوبار ، ده بار و . . .به تدريج زنگارهاى هوس ، آينه عقل را چنان تيره مى كند كه واقع نمايى از آن سلب مى گردد و آن قدر دوده هاى هوس اطراف چراغ عقل را مى گيرد كه به كلى بى فروغ مى شود و كمترين روشنايى از آن ساطع نمى گردد .

1.نازعات : آيه ۳۷ ـ ۴۱ .


مباني شناخت
328

در بحث هاى گذشته توضيح داده شد كه قرآن مى فرمايد : «وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّــلِمِينَ»۱ (خداوند ستمگران را گمراه مى كند) ؛ «يُضِلُّ اللَّهُ الْكَـفِرِينَ»۲ (خداوند كفار را گمراه مى كند) ؛ «يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ»۳ (خداوند كسانى را كه اسرافكار هستند گمراه مى كند) ؛ «وَ مَا يُضِلُّ بِهِ إِلَا الْفَـسِقِينَ»۴ (اضلال خداوند ويژه افراد فاسق است) .
همچنين در بحث هاى گذشته مشخص شد كه ظلم و كفر و اسراف و فسق ، مانع شناخت هستند ، و خداوند كسانى را كه اهل ظلم و كفر و اسراف و فسق باشند ، نه تنها هدايت نمى كند ، بلكه گمراه مى سازد .
ولى در آيه بيست و سوم سوره جاثيه ، قرآن مى گويد خداوند كسى را كه هوس خود را خداى خويش گرفته ، عامل حركت و موضعگيرى هاى فردى و اجتماعى اش هوس اوست ، چنين فردى را خداوند گمراه مى كند .
آن جا مى گفت ظلم موجب گمراهى است ، اين جا مى گويد هوس . آن جا مى گفت كفر و اين جا مى گويد هوس . آن جا مى گفت اسراف و فسق ، اين جا مى گويد هوس .
از مقايسه آيات مذكور نتيجه مى گيريم كه هم ظلم و كفر و اسراف وفسق ، حجاب عقل و مانع شناخت اند و هم هوس؛ چيزى كه هست ، هوس ريشه ساير موانع است . هوس ، گاهى در قالب ظلم جلوه مى كند ، گاه در قالب كفر ، و گاه در قالب اسراف و فسق .
هوس است كه انسان را به تجاوز ، به پنهان كردن حقيقت ، به زياده روى و به انحراف از راه حق وادار مى كند .

1.ابراهيم : آيه ۲۷ .

2.غافر : آيه ۷۴ .

3.غافر : آيه ۳۴ .

4.بقره : آيه ۲۶ .

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 489785
صفحه از 484
پرینت  ارسال به