اسراف وفسق مهار شد ، چراغ بصيرت به تدريج در كانون جان انسان روشن مى شود و ديده عقل بينا مى گردد و قادر به تشخيص حقايق عقلى مى شود . ولى از آن جا كه انسان موجودى دو قطبى و مركب از عقل و شهوت است ، زمينه خيزش طوفان هوس هميشه در وجود او وجود دارد و هر لحظه بيم آن مى رود كه اين طوفان درگيرد و چراغ بصيرت خاموش گردد .
روشن شدن چراغ ، يك مسئله و روشن ماندن آن مسئله اى ديگر است . براى اين كه روشنايىِ چراغ بصيرت تداوم پيدا كند ، بايد سدّى محكم جلوِ طوفان هوس كشيده شود . سد نيرومندى كه مى تواند طغيان هوس را در انسان مهار كند ، سدّ تقواست .
تقوا چيست؟
تقوا از ريشه «وقاية» به معناى تحفظ و پرواست و در اثر اجتناب مستمر از موانع شناخت ، به تدريج براى انسان حاصل مى شود .
وقتى كه انسان در برابر هوس هاى خود مقاومت مى كند ، تكرار اين مقاومت ، تدريجا خوددارى در برابر هوس را عادت و ملكه انسان مى سازد . بنا بر اين ، تقوا عبارت است از عادت كردن به مقاومت در مقابل هوسها .
هوس ها عبارت اند از : ظلم ، كفر ، اسراف و فسق . وقتى كه انسان در برابر اين هوس ها مقاومت كند ، به تدريج به گونه اى مى شود كه از اين امور متنفر مى گردد و به عدالت و درستى و حقيقت خواهى و حق گويى عادت مى كند . اين عادت «تقوا» ناميده مى شود .
نقش تقوا در شناخت
عادت به اجتناب از موانع شناخت ، همچون سدى توانمند و دژى استوار ، جلو طوفان هوس را مى گيرد و از خاموش شدن چراغ بصيرت كه با رفع موانع