آن كس كه نداند و بداند كه نداندآن هم خرك لنگ به منزل برساند
آن كس كه نداند و نداند كه ندانددر جهل مركّب ، اَبد الدهر بماند . 1
درمان بيمارى خوددانابينى
اينك پس از اين مقدّمه مختصر ، سزاوار است بدانيم كه اسلام براى پالايش عقيده و درمانِ بيمارى خوددانابينى ، چه سفارش هايى دارد .
براى جلوگيرى از اين بيمارى و درمان آن تا دستيابى به عقايد درست ، دو ركن اصلى وجود دارد : يكى بر طرف ساختن موانع بينش عقل و معرفت ، و ديگرى فراهم ساختن شرايط معرفت . اسلام بجز اين دو ، سفارشى ندارد و از آن رو كه در آينده ، به شرح كافى از زمينه ها و موانع معرفت خواهيم پرداخت ، بحث را بدان جا ارجاع مى دهيم و آنچه در اين فصل ، عرضه مى داريم ، سفارش هاى روشنى است كه در نصوص اسلامى ، به طور خاص ، درباره موانع پالايش عقيده و شرايط پالايش عقيده وارد شده است ، گرچه اين مطلب نيز به همان بحث موانع و شروط شناخت ، بازگشت دارد .
موانع پالايش عقيده
موانع پالايش عقيده ، امورى هستند كه انديشه را به انحراف و خطا مى كشانند و هر گاه كه در برابر پژوهشگر قرار بگيرند ، موجب مى شوند كه وى نتواند اطمينان يابد كه عقيده اش ، با واقع ، يكى است .
تاريخ ، گواهى مى دهد كه ارسطو ، بنيان گذار علم منطق (384 ـ 447 ق .م) ، نخستين كسى است كه براى جلوگيرى از خطاى فكر ، انديشيد .
مايه و بنياد كار ارسطو در كشف طريق تحصيل علم ، همان تحقيقات سقراط و افلاطون بود ؛ ليكن طبع موشكاف او به مباحث سقراطى قانع نشد و بيان