67
مباني شناخت

موانع پالايش عقيده در قرآن

قرآن كريم ، چند قرنْ پيش از همه دانشمندان اروپايى ، خلاصه راه هاى سنجش مقدّمات استدلال را به اختصار و به روشنى بيان كرده است و ما آن را به عنوان نمونه اى از معجزات علمى قرآن مى آوريم . خداوند سبحان فرموده است :
«إن يَتَّبِعُونَ إلَا الظَّنَّ وَ مَا تَهْوَى الْأَنفُسُ .۱
[آنان] از جز گمان و آنچه دلخواهشان است ، پيروى نمى كنند»
.
يعنى خطاى انسان در عقايد و آرايَش ، از دو عامل نشئت مى گيرد : پيروى از گمان و تمايلات نفسانى . البته در احاديث ، موارد ديگرى نيز به عنوان لغزشگاه انديشه ، گزارش شده است (مانند : تعصّب ، تقليد ، خودرأيى يا استبداد ، و لجاجت) ؛ ليكن همه آنها به هواى نفسانى باز مى گردد و به عبارت ديگر ، آنچه در اين زمينه در احاديث آمده ، در حقيقت تفسير آيه بالاست .
با اين مقدّمه ، اينك مهم ترين موانع پالايش عقيده را بر پايه قرآن و احاديث بر مى شمريم . اين موانع ـ چنان كه اشاره شد ـ عبارت اند از :
1 . گمان ، 2 . تمايلات نفسانى ، 3 . تعصّب ، 4 . تقليد ، 5 . استبداد (خودرأيى) ، 6 . لجاجت .

1 . گمان

گمان ، از خطرناك ترين عواملى است كه انديشه بسيارى را در جهان به سمت باورهاى باطل و نادرست مى كشاند . نخستين سفارش قرآن كريم براى پالايش عقيده ، پرهيز از اعتماد به گمان است . قرآن به پيروان خود تأكيد مى ورزد كه عقايد و آراى خويش را بر ستون گمان و شك بنا نكنند و در برابر آنچه درستى اش روشن نيست ، تسليم نگردند . خداوند عز و جل به صراحت مى فرمايد :

1.نجم : آيه ۲۳ .


مباني شناخت
66

دارند ، تا آن جا كه شكّاك مى شوند ، و نيز جماعتى عاشق قدما هستند و گروهى پيشينيان را ناچيز مى شمرند و به متأخّران مى گرايند ، غافل از اين كه زمان نبايد مورد نظر باشد و حقيقت را از هر كس كه گفته ، بايد قبول كرد ، خواه قديمى باشد و خواه جديد ، و نيز بعضى همواره دنبال جزئيات اند و برخى ديگر در پى كلّيات ، حال آن كه هر دو را بايد در نظر گرفت و . . . .
قسم سوم ، بت هاى بازارى هستند ، يعنى خطاهايى كه براى مردم از نشست و برخاست با يكديگر پديد مى آيند ، به واسطه نقصى كه در الفاظ و عبارات وجود دارد ؛ زيرا عامّه مردم ، آنها را وضع كرده اند و از روى تحقيق نبوده است . بسيارى از الفاظ هستند كه معانى آنها در خارج موجود نيست (مانند : بخت ، اتّفاق و افلاك) و يا معانى آنها مجمل و مشوّش است و روشن و صريح نيست (مانند : جوهر و عَرَض ، وجود و ماهيت ، كون و فساد ، عنصر و مادّه و صورت) . به اين واسطه مطالب ، درست مفهوم نمى شوند وبراى مردم تصوّرات غلط پديد مى آيد .
قسم چهارم ، بت هاى نمايشى هستند ، يعنى خطاهايى كه از تعليمات و استدلال هاى غلط حكما ، حاصل مى شوند . ۱
براى پرهيز از خطاى فكر و تضمين درستىِ مقدّمات و موادّ استدلال ، دكارت ، اصولى را بنياد نهاد . نخستين اصل او چنين است :
هيچ چيز را حقيقت نمى دانم ، مگر اين كه براى من بديهى باشد و در تصديقات خود ، از شتاب زدگى و سبق ذهن (اِعمال سابقه ذهنى) و تمايل بپرهيزم ، و نمى پذيرم ، مگر چيزى را كه چنان روشن و متمايز باشد كه هيچ گونه شك و شبهه اى در آن نباشد.۲

1.سير حكمت در اروپا : ج ۱ ص ۱۱۴ ـ ۱۱۶ .

2.سير حكمت در اروپا : ج ۱ ص ۱۳۱ . براى آشنايى بيشتر با قواعد منطق دكارت به ص ۱۴۱ ـ ۱۴۳ كتاب ياد شده مراجعه كنيد .

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 518811
صفحه از 484
پرینت  ارسال به