ماهيت عقل ازديدگاه ملّاصدرا و علّامه مجلسى،با تأكيد بر شروح آنها... - صفحه 48

مقدمه

اهمّيت و ارزش عقل و تعقّل در اسلام را از آن جا مى توان دريافت كه قرآن كريم (به عنوان مهم ترين منبع معرفتى مسلمانان) در آيات مختلف براى ترغيب انسان ها به استفاده از عقل و مذمّت نينديشيدن، 49 بار از مشتقّات كلمه عقل، استفاده كرده است. همچنين بزرگ ترين محدّثان شيعه (نظير مرحوم كلينى رحمه الله)، اوّلين كتاب از مجامع روايى خود را به موضوع عقل و حجّيت آن اختصاص داده اند. از سوى ديگر، جايگاه عقل نزد بشر (وراى دين و مذهب خاصى)، بسيار رفيع است؛ چرا كه همه ثمرات فكرى و علمى بشر، مديون تعقل و انديشه است و بزرگ ترين اين ثمرات، همانا ادراك وجود خالق حكيم و ضرورت وجود پيامبران است.
اين اهمّيت و جايگاه، باعث شده تا دانشمندان مختلف در رشته هاى متفاوت، نگاه خود را معطوف به اين گوهر ارزشمند كنند و هر كدام، معانى متفاوتى از يكديگر براى آن در نظر بگيرند. اين تكثّر در برداشت ها، موجب شده تا مقاصد بزرگان انديشه، در قالب معيّنى در اين ميانْ مشخص نگردد و در بسيارى موارد، برداشت هاى ناصحيحى از معانى عقل (بخصوص در كاربردهايى كه در قرآن و سنّت دارد) صورت پذيرد. از اين رو، لازم است كه مفهوم عقل و ماهيت آن و مشتقّات به كار رفته از عقل، در كتاب و سنّتْ بازشناسى شوند و معانى صحيح عقل، از معانى ناصحيح آن، متمايز گردند، تا تفسير صحيحى از روايات و آيات مربوط به اين حوزه، به دست داده شود.
بنا به اين ضرورت، رساله حاضر، با هدف تبيين مفهوم و ماهيت صحيح عقل در روايات، با تكيه بر روايات الكافى و شرح دو عالم بزرگوار يعنى علّامه مجلسى و ملّاصدرا، بر روايات كتاب عقل و جهل، به دنبال تحقّق اين ضرورت بوده است . اين كه از بين همه شروح نگاشته شده بر الكافى، تنها اين دو شرح انتخاب شده اند، از اين جهت بوده كه اين دو دانشمند بزرگ، هر يك، پرچمدار يك مكتب فكرى مهم در تبيين مفاهيم دينى هستند. ملّاصدرا، فيلسوفى است كه بعد از فارابى، ابن سينا و شيخ اشراق، كسى به عظمت او ظهور نكرده است. او كسى است كه فلسفه مشّاء و اشراق و همچنين كلام و عرفان اسلامى را به خوبى فهميد و زُبدگى خود را در تبيين روايات با شرحى كه بر روايات الكافى نگاشت، به روشنى نشان داد.
از طرفى، علّامه مجلسى رحمه الله نيز كه به حق، غوّاص بحار انوار قرآن و حديث ناميده شده و با تعمّق و ژرف نگرى در آيات و احاديث، جواهر گران بهايى از اين درياى بى كران اصطياد كرده و عظيم ترين دائرة المعارف حديثى شيعى (بحار الأنوار) را به عنوان اثر ماندگار خود، بر جاى گذاشته، يكى از نمايندگان گرايش حديثى در فهم متون اسلامى به شمار مى آيد.
بنا بر اين، بررسى آراى اين دو عالم بزرگ درباره مفهوم و ماهيت عقل در روايات الكافى، تنها بررسى ديدگاه دو محقّق نيست؛ بلكه مقايسه و داورى بين دو روش تفكّر درباره متون دين (بخصوص معارف اسلامى) به شمار مى آيد.
با اين مقدّمه، روشن شد كه هدف از تدوين اين رساله، بررسى ماهيت عقل در احاديث نورانى ائمّه معصوم عليهم السلام با تكيه بر كتاب عقل و جهل الكافى است كه به كمك شرح و تفسيرهاى دو عالم بزرگوار شيعه، يعنى ملّاصدرا و علّامه مجلسى بر احاديث، در صدد تحقّق اين هدف برآمده است. مجموع مباحث اين رساله، در قالب يك مقدّمه و دو فصل، ارائه شده است؛ امّا در گزارشى كه در اين جا ارائه داده ايم، به عللى كه پيش از اين بيان شد، اين نحوه از فصل بندى، تغيير كرده است و شامل يك مقدّمه و چهار فصل است. در مقدّمه، تنها مباحثى كه مربوط به بحث جايگاه عقل در روايات و بخصوص روايات الكافى بوده، آورده شده است؛ زيرا برخى از مباحث در مقدّمه رساله، به مسائلى پرداخته كه چندان ربطى به الكافى ندارد. فصل بندى نيز به گونه اى تنظيم شده كه حتّى المقدور از تكرار مباحث جلوگيرى شود؛ زيرا در فصل بندى رساله، بسيارى از مباحث، به ناچار تكرار شده اند. از اين رو، در فصل اوّل به ذكر معانى لغوى و اصطلاحى عقل پرداخته ايم. در فصل دوم، ديدگاه هاى ملّاصدرا درباره معانى عقل و نحوه تطبيق اين معانى با روايات كتاب عقل و جهل الكافى را آورده ايم. در فصل سوم، ديدگاه هاى علّامه مجلسى درباره معانى عقل و چگونگى تطبيق اين معانى با روايات كتاب عقل و جهل را ذكر كرده ايم. در پايان، در فصل چهارم، به نقد ديدگاه هاى اين دو بزرگوار پرداخته ايم.
با توجّه به اين كه روش كار نويسنده در تدوين اين رساله، كتاب خانه اى بوده است، عمده منابع مورد استفاده ايشان عبارت اند از:
1. الكافى كلينى؛ 2. شرح اُصول الكافى ملّاصدرا ؛ 3 . مرآة العقول علّامه مجلسى؛ 4. أسفار اربعه ملّاصدرا؛ 5. بحار الأنوار علّامه مجلسى؛ 6 . العقل و الجهل فى الكتاب و السنّة محمّد محمّدى رى شهرى.

صفحه از 76