فصل دوم : معانى عقل از ديدگاه ملّاصدرا و چگونگى تطبيق اين معانى بر روايات كتاب عقل و جهل «الكافى»
لازم به يادآورى است كه معانى عقل از منظر ملّاصدرا در موارد فراوانى، از آثار وى يافت مى شود؛ امّا آنچه ايشان در اين باره در كتاب شرح اُصول الكافى بيان كرده، در اين جا مورد نظر ماست.
ايشان در شرح حديث سوم كتاب عقل و جهل مى نويسد، حقيقت روشنْ اين است كه واژه عقل بر معانى مختلف اطلاق مى گردد كه برخى به اشتراك لفظى و برخى به تشكيك است و معانى اى كه به صورت اشتراك لفظى به كار مى روند، شش معناست:
معناى اوّل
غريزه اى كه انسان را از حيوانْ ممتاز مى گرداند و او را آماده پذيرش دانش هاى نظرى و انديشيدن در صنعت هاى فكرى مى كند. در اين غريزه، كودن و هوشمند، يكسان اند و همگان به يك اندازه از آن برخوردارند.
حكما اين معناى عقل را در كتاب برهان، مورد استفاده قرار داده اند و مقصودشان از آن نيروى نفس است كه به كمك آن، يقين به مقدّمات صحيح بديهى، حاصل مى شود. در اين كه اين معناى از عقل، بر كدام يك از روايات كتاب عقل و جهل الكافى انطباق مى يابد، بايد گفت كه يك بررسى اجمالى، نشان مى دهد كه ملّاصدرا، هيچ يك از روايات 34 گانه اين كتاب را منطبق بر اين معنا نمى داند.