ب. نقد ديدگاه هاى علّامه مجلسى
علّامه مجلسى، در تطبيق معانى شش گانه عقل بر روايات كتاب عقل و جهل الكافى، شش معنا براى عقل برشمرد و به طور كلّى، دو معناى اوّل را قابل انطباق با اكثر روايات عقل و جهل دانست؛ امّا به طور خاص، معناى اوّل را ـ كه همان نيروى ادراك خير و شرّ است ـ ، با حديث دوم ـ كه در آن، امام على عليه السلام داستان مخيّر شدن آدم عليه السلام را بين انتخاب عقل، دين و حيا ذكر كرده است ـ ، قابل انطباق دانسته است.
در نقد ديدگاه علّامه مجلسى بايد گفت كه عقل در اين حديث، چنانچه قابل تطبيق بر معناى اوّل، دوم و سوم است، معانى چهارم و پنجم را نيز شامل مى شود؛ يعنى مى تواند مصداق هر يك از عقل نظرى و نفس ناطقه نيز باشد.
وى معناى دوم را ـ كه عبارت است از: ملكه و حالتى در نفس انسان كه او را به گزينش خيرات و دورى شرور وا مى دارد ـ با حديث دوم (يعنى روايتى كه مطابق آن، آدم عليه السلام مخيّر به انتخاب يكى از عقل، حيا و دين شده بود و عقل را برگزيد)، مطابق دانسته است. در نقد اين تطبيق گفته مى شود كه همان اشكال مربوط به معناى اوّل ، در اين جا نيز هست؛ زيرا روايت، قابل انطباق بر هر يك از پنج معناى اوّل است.
همچنين علّامه مجلسى، اين معنا (معناى دوم) را با حديث سوم كه مطابق آن، امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «عقل، چيزى است كه با آن، خداى رحمان، عبادت مى شود و بهشت به دست مى آيد»، قابل انطباق دانسته است.
در نقد اين انطباق بايد گفت كه اگر منظور از خير و شر در تعريف عقل، خير و شرّ حقيقى است، تطبيق اين معنا بر حديث، اشكالى ندارد، در غير اين صورت، معانى ديگر نيز قابل انطباق اند.
علّامه مجلسى، حديث ششم را كه در آن، امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «هر كه عاقل است، دين دارد، و كسى كه دين دارد، به بهشت مى رود»، با معناى دوم، انطباق داده است.
در نقد اين انطباق بايد گفت كه همان اشكالى كه در بيشتر موارد قبلى گفته شد، در اين جا نيز وجود دارد؛ زيرا معانى اوّل، سوم، چهارم و پنجم نيز قابل انطباق با اين حديث اند.
در مورد معناى سوم نيز علّامه مجلسى فرموده كه حديث دوم (كه مطابق آن، آدم عليه السلام مخيّر به انتخاب يكى از عقل، حيا و دين شده بود)، قابل انطباق با اين معناست و اين انطباق، از اين جهتْ قابل نقد است كه معانى چهارم و پنجم نيز بر اين حديث قابل حمل اند.
در مورد معناى چهارم، پنجم و ششم هم (همان طور كه قبلاً گفته شد) ، علّامه مجلسى، هيچ يك از روايات را بر آن حمل نكرده است.