ماهيت عقل ازديدگاه ملّاصدرا و علّامه مجلسى،با تأكيد بر شروح آنها... - صفحه 71

ج. جمع بندى معناى عقل

با توجّه به آنچه در نقد ديدگاه هاى اين شخصيت ها در تفسير روايات و معناى عقل گفته شد، هر يك از دو شخصيتِ شارح الكافى و مفسّر احاديث عقل، تعريف هاى متفاوتى ارائه دادند. ملّاصدرا از معانى شش گانه اى كه ارائه داد، تنها چهار معنا متّكى بر روايات بودند و اين چهار معنا اوّلاً ، با هفت روايت از مجموع 34 گانه «كتاب العقل»، قابل انطباق اند و مى توان آن معانى را در مواردى، با هم ادغام كرد، مثلاً در معناى سوم مى گفت: بخشى از نفْس است كه به سبب مواظبت بر اعتقاد، به تدريج، حاصل مى گردد و از امور ارادى به شمار مى رود. چنين عقلى، با معناى چهارمْ سازگار است كه گفته شده: عقل، چهار گونه و مرتبه دارد: عقل بالقوّه، عقل بالملكه، عقل بالفعل و عقل مستفاد با معناى چهارم در بخش هايى همراهى دارد؛ زيرا عقل، به معناى چيزى است كه همگان با وجود آن در انسان، مى گويند كه او عاقل است، مانند خوب فهميدن و خوب ادراك كردن و همين عقل است كه اگر درست به كار گرفته شود، با معناى ششم، همراهى خواهد داشت؛ عقلى كه به دريافت حقايق و معرفت ربوبيّت، نايل مى گردد.
بنا بر اين، از نظر ملّاصدرا، عقل، مراتبى دارد: عقل نظرى و عقل عملى، و بستگى به استفاده از آن و برداشتن موانع براى به كارگيرى آن دارد. اين معانى، هر چند طولى اند، امّا مى توانند يك مجموعه از حقيقت را تشكيل دهند و از اين جهت، روايات كتاب عقل، ناظر به مراتب، درجات، و افرادى كه با آن تعامل دارند، مى شود.
امّا در ديدگاه علّامه مجلسى، هر چند به صراحت، در تفسير برخى از معانىِ عقل و يا مراتب و درجات عقل (مانند عقل مستفاد در معناى چهارم) با ملّاصدرا همراهى ندارد، امّا مى توان در برخى موارد، با نظريه او جمع كرد، مثلاً معناى اوّل عقل، نيروى ادراك خير و شرّ، ملكه و نيرويى است كه انسان را به گزينش خيرات و منافع و دورى از شرور و ضررها باز مى دارد. با عقل، دين را انتخاب مى كند و راه بهشت را مى شناسد (معناى سوم). از اين رو، ممكن است كه در اوصاف عقل، ميان ملّاصدرا و علّامه مجلسى اختلاف باشد، يا چيستىِ آن با نگرش فلسفى ملّاصدرا، گونه اى و علّامه مجلسى، گونه اى ديگر باشد، مانند اين كه عقل، جوهر مجرّد قديمى باشد كه در ذات و فعلش بستگى به ماده ندارد؛ امّا در كاركردها و دريافت هاى آن، ميان اين دو شخصيت، اختلافى نيست، و در روايات، به اين معانى توجّه شده است.

صفحه از 76