تفسيرآيات قرآن كريم،از زبان ائمّه اطهارعليهم ‏السلام در « الكافي » - صفحه 85

العقل و الجهل

در اين بخش، رواياتى آمده كه همگى ناظر به قرآن كريم و در اهمّيت تدبّر، انديشيدن و استفاده از عقل اند. به عنوان نمونه، هشام بن حكم مى گويد: موسى بن جعفر عليهماالسلام به من فرمود:
اى هشام! خداوند ـ تبارك و تعالى ـ صاحب عقل و جهل و فهم را در كتب، مژده داده و فرموده است:
«فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَـبِ » ؛ پس بندگان مرا بشارت ده؛ همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند. آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندان اند. اى هشام! همانا خداى تعالى، به واسطه عقل، حجّت را براى مردم تمام كرده و پيامبران را به وسيله بيان، يارى كرده و به سبب برهان ها، به ربوبيت خويش دلالتشان نموده است:
«وَ إِلَـهُكُمْ إِلَـهٌ وَ حِدٌ لَا إِلَـهَ إِلَا هُوَ الرَّحْمَـنُ الرَّحِيمُ ـ إِنَّ فِى خَلْقِ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَـفِ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِى تَجْرِى فِى الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَآءِ مِن مَّآءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّيَـحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَآءِ وَ الْأَرْضِ لَأَيَـتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » ؛ خداى شما خدايى است يگانه كه جز او، خدايى نيست و رحمان و رحيم است. در آفرينش آسمان ها و زمين و تفاوت شب و روز و كشتى هايى كه به سود مردم در دريا روان اند و آبى كه خدا از آسمان فرودآورد كه زمين را بعد از مرگش، زنده گرداند و از همه جنبندگان در آن، پراكنده كرد و گردش بادها و ابرى كه بين آسمان و زمين، زير فرمان است، نشانه هايى است بر ربوبيت ما براى مردمى كه تعقّل مى كنند. اى هشام! خدا اينها را دليل بر شناسايى خود قرار داده كه مسلّما مدبّرى دارند. پس خداوند ـ جلّ جلاله ـ فرموده است:
«وَسَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّرَ ت بِأَمْرِهِ إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيَـتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » ؛ و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام كرد، و ستارگان، به فرمان او رام شده اند. قطعا در اين [امر،] براى گروهى كه عقل خود را به كار مى گيرند، نشانه هايى [از قدرت خداوند] است. و باز خداوند ـ عزّ و جلّ ـ فرموده است:
«هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُواْ شُيُوخًا وَ مِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُواْ أَجَلاً مُّسَمًّى وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ » ؛ اوست كه شما را از خاكى آفريد. آن گاه از نطفه اى، آن گاه از پاره گوشتى. سپس شما را از رحم مادر، طفلى بيرون آورد تا هنگامى كه به سن رشد و كمال برسيد و باز پيرى سال خورده شويد و بعضى از شما پيش از سن پيرى، بميريد و همه به اجل معين برسيد، شايد تعقّل كنيد! «وَ اخْتِلَـفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَآءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ تَصْرِيفِ الرِّيَـحِ ءَايَـتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » ؛ همانا در گردش شب و روز و رزقى كه خدا از آسمان فرستاد كه زمين را بعد از موات شدنش زنده كرد و در گردش بادها براى آنها كه تعقّل مى كنند، نشانه هايى است. اى هشام! پس خداوند، صاحبان عقل را اندرز داده و به آخرت، تشويقشان نموده و چنين فرموده است:
«وَمَا الْحَيَوةُ الدُّنْيَآ إِلَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْأَخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ » ؛ در زندگى دنيا، جز بازيچه، سرگرمى اى نيست و سراى آخرت براى پرهيزگاران، بهتر است، چرا تعقّل نمى كنيد؟
سپس خداوند، كسانى را كه در كيفرش تعقّل نمى كنند، بيم داده و در آيه ديگر فرموده است:
«ثُمَّ دَمَّرْنَا الْأَخَرِينَ ـ وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ ـ وَ بِالَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ » ؛ سپس ديگران را هلاك ساختيم. شما صبحگاهان و هنگام شب، به آنها مى گذريد؛ پس چرا تعقّل نمى كنيد؟ و خداوند فرموده است:
«إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَـذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِّنَ السَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ وَ لَقَد تَّرَكْنَا مِنْهَآ ءَايَة بَيِّنَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ » ؛ ما بر مردم اين دهكده، به سبب گناهى كه مى كرده اند، عذابى از آسمان فرود آوريم. از اين حادثه، براى آنها كه تعقّل مى كنند، نشانه اى روشن به جا گذاشته ايم. بنا بر اين، آشكار مى شود كه اهل بيت عليهم السلام در روش تفسيرى و توضيحى و يا استنادى خود، به بيان عقايد مى پردازند و با تكيه بر عقل و تدبّر، نكاتى را در جهت توجّه به آفريدگار هستى، دلالت مى كنند. اين روش، با شيوه هاى گوناگون خود، به اهمّيت فراوان عقل، اشاره دارد و كلينى نيز از آن، در نشان دادن اهمّيت جايگاه واقعى عقل، سود مى جويد.

صفحه از 122