بررسى مورد صدور احاديث كتاب « الكافى » - صفحه 201

دو . موضوعات موارد صدور احاديث مكتوب

احاديث مكتوب نيز در كتاب الكافى ، به دو صورت وارد شده اند . گاه بين افراد و معصومان عليهم السلام مكاتبه صورت گرفته (دو طرفه) و گاه تنها معصومان عليهم السلام ، مكتوبات خويش را ارسال كرده اند .
موضوعات موارد صدور احاديث مكتوب دوطرفه ، عبارت اند از :
ـ سؤال ها : مانند اين روايت : ابراهيم بن عقبه مى گويد : به امام هادى عليه السلام نامه نوشتم و از ايشان درباره زيارت امام حسين عليه السلام ، امام كاظم عليه السلام و امام باقر عليه السلام سؤال كردم (كه كدام يك ، مقدّم است ؟) . پس برايم نوشت : «امام حسين عليه السلام ، مقدّم است . و اين (زيارت) ، جامع ترين (زيارت هاست) و بيشترين پاداش را دارد» . اين حديث ، مجمل است و معلوم نيست كه امام حسين عليه السلام نسبت به چه چيزى يا چه كسى ، مقدّم است و با رجوع به مورد صدورش ، موضوع، كاملاً تبيين مى شود .
ـ درخواست ها . مانند اين نمونه : محمّد بن حسن مى گويد : به امام حسن عسكرى عليه السلام نامه نوشتم و تقاضا كردم براى درد چشم هايم دعا بفرمايد ، در حالى كه يك چشم من از بين رفته بود و چشم ديگرم هم نزديك به از بين رفتن بود . امام عليه السلام برايم نوشت : «خداوند چشمت را برايت نگه دارد!» . پس چشمم خوب شد... .
ـ شكايت ها . ماننداين روايت : ابو هاشم جعفرى مى گويد : از تنگى زندان و فشار و شكنجه ، به امام عسكرى عليه السلام شكايت كردم . ايشان برايم نوشت : «تو امروز نماز ظهرت را در منزلت مى گزارى» . هنگام ظهر بود كه آزاد شدم و همان طور كه امام فرموده بود ، نمازم را در منزلم خواندم .
ـ عرضه ها . يك نمونه از عرضه هاى مكتوب ، مطالب گوناگونى بوده كه افراد مختلف براى معصومان عليهم السلام مى نوشتند و نمونه ديگر ، عرضه احاديث بوده است . مانند اين حديث : «محمّد بن ريان مى گويد : براى امام حسن عسكرى عليه السلام نوشتم : فدايت شوم ! براى ما روايت شده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از دنيا جز خمس، نصيبى ندارد . جواب آمد : «دنيا و هر آنچه در آن است ، از آن رسول خداست» .
امّا موارد صدور احاديث مكتوب يك طرفه ، عبارت اند از : مسائلى كه معصومان عليهم السلام درباره آنها ، پيام يا دستور العمل هاى خويش را به طور يك جانبه و به صورت كوتاه يا طولانى و خطاب به شيعيان خود ، صادر فرموده اند . در موارد صدور اين احاديث ، به موضوع خاصّى اشاره نشده است ؛ بلكه در اغلب آنها ، راوى ، اشاره كرده كه كدام معصوم ، نامه را خطاب به چه كسى نوشته است . مانند اين نامه : ابوبكر فهفكى مى گويد : امام هادى عليه السلام برايم نوشت : «پسرم ابومحمّد عليه السلام ! از نظر غريزه ، خيرخواه ترين (افراد) آل محمّد است و از نظر برهان ، معتبرترين آنهاست و پسر بزرگ تر من ، جانشين من است و دلايل و احكام امامت ، به او مى رسد . پس هر چه مى خواهى از من بپرسى ، از او بپرس كه هر چه به آن نياز داريد ، نزد اوست» .
لازم به يادآورى است كه فصل پنجم ، مهم ترين و اصلى ترين فصل پايان نامه است كه نويسنده ، كل روايات الكافى را به دو دسته تقسيم كرده است . يك دسته ، رواياتى كه فاقد مورد صدور هستند (بنا به دلايلى) و دسته دوم ، رواياتى كه مورد صدور دارند و مورد بحث نويسنده رساله است . ايشان در ادامه ، احاديث دسته دوم را دو قسمت كرده ، يك دسته ، احاديثى كه مورد صدورشان شفاهى است و دسته ديگر ، احاديثى كه مورد صدورشان كتبى است . آن گاه به همين منوال ، هر دسته را به شاخه هاى زير تقسيم كرده كه گاه تا هشت ـ نُه مورد ، جلو مى رود و همين ريزنمودن مطلب ، هر چند باعث فهم بهتر مى شود ، ولى در اغلب موارد، باعث شده كه خواننده ، سردرگم شده و نداند كه اين مطلب، مربوط به كجاست .

صفحه از 206