بررسى احاديث باب « حركت و انتقال » در « الكافى » - صفحه 223

۰.امام صادق عليه السلام درباره آيه«هيچ راز گفتنى ميان سه نفر نباشد، جز اين كه خدا چهارمين آنهاست، و نه ميان پنج نفر، جز اين كه او ششمين آنهاست»، فرمود:«او يكتاست و ذاتش يگانه و از خلقش جداست. او خود را اين گونه توصيف نموده است: كه ] «چيزى مانند او نيست] و او به همه چيز احاطه دارد» به طور زير نظر داشتن و فراگرفتن و توانايى. «چيزى هم وزن ذرّه و نه سبك تر و نه سنگين تر از آن، نه در آسمان ها و نه در زمين، از علم او پنهان نيست» از نظر احاطه و علم و نه از نظر ذات و حقيقت؛ زيرا اماكن، محدود به چهار حد هستند كه آنها را در برگرفته اند، پس اگر [احاطه خداوند،] از نظر ذات و حقيقت باشد، لازمه اش در برگرفتن خواهد بود».

شرح از «الكافى»

چون از اين آيه شريف استفاده مى شود كه هر چند نفرى كه با يكديگر رازگويى و صحبت در گوشى كنند، خدا نيز با آنها هست، ممكن است كسى گمان كند كه خدا هم، مانند يكى از آنها، در كنار ايشان نشسته است. از اين رو، امام صادق عليه السلام براى بيان حقيقت، يكتايى و علم خداى متعال را توضيح مى دهد و تشريح مى فرمايد كه:
اوّلاً، يكتايىِ خداوند، مانند يكتايىِ مخلوق نيست ـ چنان كه مثلاً مى گوييم: يك انسان، يك قطره، يك ذرّه، يك روح يا يك عقل؛ ـ زيرا تمام اينها و هر مخلوقى، بدون استثنا، مركّب از ماهيت و وجود است، ولى خداى متعال، صرف وجود و وجود بسيط كاملى است كه هيچ گونه تركيبى در ذات او قابل تصوّر نيست. پس اگر مثلاً در يك زمان، سه نفر در مشرق و پنج نفر در مغرب رازگويى كنند، او با هر دو دسته هست.
ثانيا، او يكتا وجودى است كه بر سراسر جهان و اجزايش احاطه دارد؛ يعنى تمام مخلوقاتش را زير نظر دارد. او از همه چيز آگاه است ـ چه رازگويى هاى بندگانش باشد و چه غير آن ـ و بر همه، قدرت دارد. احاطه او بر سراسر جهان، چنان نيست كه ذات او ـ نعوذ باللّه ـ مانند فلكى بزرگ تر و وسيع تر از همه جهان باشد و جهان را در بر گرفته باشد.

صفحه از 240