فصل دوم : خوف
الف . خوف در اصطلاح و لغت
نويسنده محترم در ذيل اين عنوان ، از كتاب هاى لغت و اخلاق و قرآنى ، سه صفحه نقل قول نموده ، بدون اين كه تحليل كند و يا نظر خود را اعلام دارد ؛ امّا آنچه درباره معناى لغوى خوف مى توان نتيجه گرفت ، اين است كه خوف ، به معناى ترس و وحشت است . در اصطلاح علم اخلاق نيز دردمندى قلب و سوختن آن به سبب انتظار واقع شدن امرى كه به وقوع آن ، شكّ و ترديد است ، خوف مى گويند . از منظر قرآنى ، خوف ، انتظار وقوع امر كريه و بد است ، با توجّه به نشانه هاى آشكارى كه از روى علم يا ظنْ حاصل شده اند . نكته اى كه از اين دو تعريف مى توان به دست آورد ، اين است كه انسان ، با توجّه به قراين و شواهد موجود ، انتظار وقوع امر ناپسندى را دارد . پس خوف ، يك حالت انفعال نفسانىِ ناشى از ترس از وقوع امرى بد است .
واژه هاى مترادف با خوف
حال كه مفهوم لغوى و اصطلاحى خوف روشن شد ، به بيان تفاوت هاى اين واژه با برخى واژه هاى مترادف (در ظاهر) ، مانند جُبن ، خشيت ، رهبت ، شفقت و وجل اشاره مى شود .
1 . تفاوت خوف با جُبن : جُبنْ ، ضعف و ناتوانى قلب انسان است از آنچه كه بايد قدرت بر آن داشته باشد ؛ امّا اين ضعف ، در خوفْ راه ندارد . 2. تفاوت با خشيت : خشيت ، نوعى خوف همراه با تعظيم و بزرگداشت و علم است، به همين سبب ، خداوند فرمود :
«إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَـؤُاْ» . 3 . تفاوت با رهبت : دارنده رهبت ، به جهت انتظار عقوبت ، دائما مى گريزد ، به خلاف خائف . 4 . تفاوت با شفقت : شفقت ، ترس آميخته با محبّت است و مشفق ، كسى است كه نسبت به مشفق عليه ، محبّت و علاقه دارد و از آثار سوء عملش نسبت به او مى ترسد . در اين باره ، خداوند مى فرمايد :
«إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِى أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ » . 5 . تفاوت با وَجَل : وَجَل ، مرتبه اوّل ايمان است كه همراه با تأثّر قلب و تكان خوردن دل در هنگام ذكر خداوند ، حاصل مى شود:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» .