ب . انواع خوف
پس از بيان مفهوم خوف و تفاوت هاى آن با واژه هاى مترادف، انواع خوف، ويژگى ها و راه تقويت يا درمان آنها بيان شده كه به اختصار ، ذكر مى شود . در مرتبه اوّل ، خوف ، به دو دسته ممدوح و مذموم تقسيم مى شود .
1 . خوف ممدوح
خوف ممدوح ، همان خوف از عظمت خدا و از گناه خود است كه مخالف اَمن از مكر خداست و راه تقويت آن ، مراقب بودن بر اعمال و نگه داشتن اين حالت است . اين نوع خوف (كه نويسنده ، آن را در بخش چهارم همين فصل ذكر نموده و جا داشت همين جا بياورد) ، از فضايل اخلاقى اى است كه اقسامى دارد به شرح زير :
يك . خوف از عظمت و جلال كبريايى خداوند (= خشيت) كه خود دو مرتبه دارد : خوف از عذاب خدا كه مرتبه پايين خوف است و خوف از خودِ خدا كه درجه عالى خوف است و مخصوص انبيا و اوليا و اوصياست .
دو . خوف شخص، از گناهانى كه كرده و تقصيراتى كه از او سر زده است و نسبت به جزاى آن نگران است .
سه . خوف از اين دو باهم .
2 . خوف مذموم
امّا خوف مذموم ، خود بر چهار دسته تقسيم مى شود :
يك . خوف از امر قطعى الوقوع كه دفع آن ، در توان بشر نيست . منشأ اين خوف ، جهل و نادانى است و درمان آن ، سپردن خود به قضا و قدر الهى است .
دو . خوف از امرى احتمالى الوقوع و واقع شدن يا نشدن اين امر كه در دست شخص نيست (مانند اوّلى) ، با اين تفاوت كه اين نوع ، احتمال دارد كه واقع نشود .
سه . خوف از امرى كه علّت آن در دست انسان است ، امّا هنوز آن علّت ، يافت نشده و مى ترسد كه مبادا مرتكب عملى شود كه عاقبت آن ، بد است . راه درمان اين خوف ، مراقب بودن بر اعمال خود است و اين كه هر كارى را كه مى خواهد انجام بدهد ، پيامدهاى آن را بسنجد .
چهار . خوف از چيزهاى بدون علّت ، مانند جن و ميّت . منشأ اين خوف ، غلبه قوّه ترس و قصور عقل و فهم است و درمان آن ، شناخت كامل و نيز مبتلا نمودن ، درگير كردن و افكندن خود در اين گونه موارد است .