و . خائفان
در اين بخش، تمركز نويسنده روى آيات قرآن، درباره مقام و جايگاه خائف بوده و پس از بيان آيات ، به ديدگاه مفسّران درباره تفسير اين آيه ، اشاره نموده است . برخى از اين آيات عبارت اند از :
«وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى» اين آيه ، نشان از جايگاه و عظمت خائف از خداست . در آيه ديگر خداوند مى فرمايد :
«مَّنْ خَشِىَ الرَّحْمَـنَ بِالْغَيْبِ وَ جَآءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ... لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَ لَدَيْنَا مَزِيدٌ » . منظور از خشيت به غيب ، ترس از خداست ، در حالى كه آن عذاب را به چشم خود نديده اند . در آيه ديگر مى فرمايد :
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَــلَـتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَا اللَّهَ» . اين آيه ، در مقام توصيف انبيا برآمده است . آنان در اين پهنه هستى ، به جلال و جمالى كه برتر از تصوّر و قياس آفريدگان است ، پى برده اند و ناچيزىِ خويش و همه موجودات را كنار خدا درك كرده اند و دلى سرشار از خشيت و انكسار دارند .
پس خوف از خداوند ـ كه مبدأ قهّار جهان است ـ ، روحى عارفِ كامل مى خواهد و قلبى راسخ در عبادت و تقوا . از امام صادق عليه السلام روايت شده كه مى فرمايد :
إنّ حُبّ الشرف والذكر لايكونان فى قلب الخائف الراهب ؛ همانا حبّ آبرو و نام آورى، در قلب خائفِ ترسان است .