بررسى خوف و رجا در « قرآن »، « نهج البلاغة » و « الكافى » - صفحه 250

ز . مؤمن ، بين دو خوف است

در اين بخش ، نويسنده ، فقط به نقل دو روايت از الكافى ، درباره خوف مؤمنْ اكتفا كرده و معلوم نشده كه جايگاه اين بخش در فصل چيست و از نقل اين دو روايت ـ كه مضمون آنها نيز مانند هم هستند ـ چه نتيجه اى مى خواهد بگيرد . روايت اوّل ، از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود :
المؤمن بين مخافتين ، ذَنبٌ قَد مَضى لايُدرى ما صَنَع اللّه و بينه و عمر قد بقى ، لايدرى ما يكتسب فيه من المهالك ، فهو لايصبح إلّا خائفا و لايُصلحه إلّا الخوف ؛ مؤمن ، بين دو ترس قرار دارد : اوّل ، گناهى كه گذشته و نمى داند خدا درباره آن ، چه كرده ، و دوم ، عمرى كه مانده و نمى داند در آن ، چه مهالكى كسب مى كند . پس او شبى را به صبح نمى آورد ، مگر به خوف ، و جز خوف ، چيزى او را اصلاح نمى كند .
امّا در حقيقت ، اين دو خوف ، خوف از گذشته و خوف از آينده اند و نكته اى كه از روايت دوم استفاده مى شود ، ترسيم و توضيح و نتيجه گيرى از خوف است ؛ زيرا در ذيل روايت ، آمده است كه بنده مؤمن ، بايد از خود براى خود و از دنيا براى آخرت خود ، كسب كند و در جوانى اش ، از سالخوردگى و در زندگى اش ، پيش از مرگ سود ببرد و نگذارد كه عمر او تلف شود .

صفحه از 272