2 . خوف معتدل
انسان را به انجام دادن اعمال نيك و تقوا و جهاد با نفس برمى انگيزانَد و اين خوف ، در همه درجاتش نافع است .
3 . خوف زايد
خوفى كه به يأس و نااميدى مى انجامد و آدمى را از انجام دادن هر عملى ، باز مى دارد و از همه اقسام اين نوع خوف ، نهى شده است .
ك . چرا معصومان عليهم السلام از خدا خوف داشتند ؟
در اين بخش ، با استفاده از روايات ، به تحليل اين سؤال كه «چرا معصومان عليهم السلام با اين كه هيچ گناهى نمى كردند ، از خدا خوف داشتند ؟» پرداخته است و به اين نتيجه رسيده كه خودِ خوف نداشتن ، يك گناه است و هيچ كس هر چند گناه نكند ، نمى تواند از عهده شكر بندگى خدا آن طور كه شايسته است ، برآيد . پس بايد به قصور خود اعتراف كند و هميشه خائف باشد و كسى كه خائف نيست ، ايمن از عقاب و مؤاخذه خداوند نخواهد بود .
امّا خوف فرشتگان ، بدين معناست كه خداوند را بدين جهت كه «اللّه » است و «ذوالجلال و الإكرام» است ، عبادت مى كنند و خضوع و خشوع دارند ، نه به آن جهت كه بهشت و جهنّم دارد و خداوند ، فرشتگان را براى همين خوفْ ستوده است : «يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ» يا «وَ هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ » . در ادامه ، نمونه هايى از خوف معصومان عليهم السلام كه در منابع روايى آمده ، نقل و تحليل شده است .