فصل پنجم : نتيجه گيرى و پيشنهاد
نويسنده ، در اين فصل (با توجّه به آنچه در رساله خود ذكر كرده) ، پانزده نتيجه اخلاقى و اعتقادى گرفته و آنها را خلاصه گونه ، برشمرده است كه عبارت اند از :
7 . معرفت بيشتر ، خوف بالاترى را به دنبال خواهد داشت كه به آن «خشيت» مى گويند .
8 . گريه از خوف خدا ، محبوب است و ماهيت درونى آن ، اطمينان و آرامش است .
9 . خداوند ، خائفان را از عذاب ، ايمن گردانده است .
10 . مؤمن ، فقط از خدا مى ترسد .
11 . معصومان عليهم السلام نيز به علّت قادر نبودن بر شكر نعمت هاى خداوند ، از او مى ترسيدند .
12 . خوفى خوب است كه انسان را از رحمت الهى ، نااميد نسازد .
13 . كسى كه معرفت كامل ندارد ، آگاهى از لذّت وصال الهى و خوف از دورى نخواهد داشت .
14 . تجلّى اسماى جلال ، سبب توجّه به نقص ها و خوف از كوتاهى در مسير عبوديت مى شود .
15 . جلوه رحمت حق ، محدود به هيچ حدّى نيست ؛ لازمه اين معرفت ، رجا به رحمت اوست .
16 . صاحبان رجا ، از عمل صالح ، باز نمى مانند ؛ بلكه بيش از ديگران تلاش مى كنند .
17 . صاحبان رجا ، به عملشان توكّل نمى كنند ؛ بلكه اعتمادشان به رحمت حق است .
18 . افراد اميدوار ، تنها به خداوند اميدوارند ؛ زيرا مخلوقات ، همه ، فقر محض اند .
19 . اميدى نيكوست كه انسان را به سستى در عبوديت نكشانَد .
20 . افراد مغرور ، از كمالاتْ باز مى مانند و از رحمت حق تعالى ، دور مى شوند .
21 . انسان بايد هميشه بين خوف و رجا جمع كند و اعمالش همراهِ بيم و اميد باشد .