جايگاه واقعى «الكافى» و نقد و بررسى «كسر الصنم» در «كتاب الحجّة» - صفحه 301

اشكالات مؤلّف «كسر الصنم»

اشكال اوّل : ايشان منكر نزول آيه ، در غدير خم است .
نقد و بررسى : اين آيه ، طبق گفته همه مفسّران شيعه و بسيارى از مفسّران اهل سنّت و مورّخان ، در مورد غدير خم است و در تاريخ اسلام ، كمتر واقعه اى از چنين شهرتى برخوردار است . علّامه امينى در الغدير ، از 110 صحابى ، 84 تابعى و 360 دانشمند و نويسنده اهل سنّت نام مى برد كه اين واقعه را نقل كرده اند . اشكال دوم : على عليه السلام در احتجاجات خود در مقابل اصحاب ، به اين آيه ، استدلال نكرده است و اگر به نفعش بود ، استناد مى كرد .
نقد و بررسى : اين ، حرف درستى نيست ؛ چون امام على عليه السلام در بسيارى از موارد ، به واقعه غدير خم ، استناد كرده است ، مثلاً در روز جلسه شوراى منصوب به وسيله عمر ، بدان استناد كرده است و بسيارى از عالمان اهل سنّت ، اين احتجاج را نقل كرده اند ، از جمله ، ابن حاتم شامى در الدر النظم ، ابن هجر هيثمى در الصواعق المحرقة ، ابن عساكر در تاريخ دمشق ، سيوطى در جمع الجوامع و متّقى هندى در كنز العمّال .
همچنين بايد دانست كه احتجاج ايشان به حديث غدير در ايّام خلافت عثمان و يا در اجتماع مردم كوفه يا در جنگ جمل و موارد بسيار ديگر ، شايد به دليل اختناقى كه در آن زمان حاكم بوده ، نقل نشده است .
اشكال سوم : آيه 67 سوره مائده ، به قرينه قبل و بعد ، درباره كفر يهود و نصارى است ، خصوصا اين كه در آيه 68 نيز «القوم الكافرين» تكرار شده كه اشاره به اهل كتاب است و منظور از كافرين ،در آيه 67 را توضيح مى دهد .
نقد و بررسى : كفر ، يعنى انكار و مخالفت ، خواه انكار خدا يا نبوّت باشد، يا انكار يكى از احكام خدا (مثل حج) ، يا انكار مسئله ولايت و رهبرى . اين ، دليل نمى شود كه كفر ، فقط شامل منكران خدا و نبوّت باشد. به قول علّامه طباطبايى ، در آن زمان ، اسلام را اهل كتاب تهديد نمى كرد ؛ بلكه خطرِ انحرافِ خود مسلمانان ، بزرگ ترين خطر بود . لذا خداوند در اين باره ، تأكيد فرموده و كافران و منكران به مسئله ولايت را گوشزد كرده است .

صفحه از 322