جايگاه واقعى «الكافى» و نقد و بررسى «كسر الصنم» در «كتاب الحجّة» - صفحه 311

4 . حضرت مهدى (عج)

يكى ديگر از اشكالات برقعى ـ كه ناظر به كتاب الكافى و راويان آن است ـ ، درباره عقيده به مهدويت و امام غايب است . شيعه و اهل سنّت و حتّى اكثر اديان جهان ، معتقدند كه در آخر الزمان ، فردى مى آيد و جهان را از عدل و داد ، پر مى كند . يكى از دلايل قرآنى براى ظهور چنين فردى ، اين آيه است كه مى فرمايد :
«وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ رِثِينَ» ؛ و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين ، فرو دست شده بودند ، منّت نهيم و آنان را پيشوايان قرار دهيم و ايشان را وارث گردانيم.
همچنين آيات ديگرى در مورد اين ظهور هست كه بعضى «تنزيلى» است و دلالت بر وعده خدا مى كند و بعضى «تأويلى» است و تأويل آن ، به مسئله مهدويت شده است ؛ ولى مهم تر از اينها ، روايات فراوانى است كه در كتاب هاى اهل سنّت و شيعه در اثبات مهدويتْ وجود دارد و بسيارى از دانشمندان ، بر تواتر اين اخبار ، شهادت داده اند ، مثل عسقلانى ، احمد قرطبى ، جلال الدين سيوطى و... .
در اين بين ، بعضى از افراد ، اين احاديث را ضعيف دانسته اند ، (مثل ابن خلدون) كه توسّط دانشمندان ديگر ، به شدّت ، مورد سرزنش واقع شده اند . به عنوان نمونه ، دكتر عبد المحسن بن حمد العباد (معاصر) معتقد است كه ابن خلدون ، يك تاريخ نگار است و رجال شناس نيست كه بتواند روايات را تصحيح يا تضعيف كند. همچنين در كتاب هاى خاورشناسان و مستشرقان ، از مهدى موعود ، بحث شده است ، مثل : گلدزيهر ، هنرى كربن ، فان فلوتن ، و... .
تنها تفاوت موجود بين شيعه و اهل سنّت ، اين است كه شيعه مى گويد مهدى موعود ، فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام و متولّد شده است و اكنون در پس پرده غيب ، به سر مى بَرد .

صفحه از 322