كتاب «كسر الصنم»
برقعى ، كتابى به نام عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول نوشت . اين كتاب ، در حقيقت ، نقد و بررسى الكافى است به وسيله قرآن و عقل كه تاكنون ، دو مرتبه به تعداد كمى تايپ و كپى شده است ، يك بار در سال 1349 ش ، در 403 صفحه و يك بار ، با اضافات بسيار ، در 905 صفحه .
اين كتاب را شخصى از نويسندگان اهل سنّت ـ كه عقايد وهّابى دارد ـ به نام عبد الرحيم ملازاده بلوچى ، با عنوان كسر الصنم در سال 1365 ش ، در لبنان به زبان عربى ، ترجمه و چاپ كرد و با تعليقات و اضافات ، در كشورهاى ديگر نيز چاپ شد . متأسّفانه ، مخالفان شيعه ، در كتاب هاى خودشان به اين كتاب استناد مى كنند و حربه اى شده است عليه مذهب شيعه .
وى در مقدّمه كتاب ، هدف خود را خدمت به برادران شيعى مى داند كه مى خواهد خرافات و اشتباهات اين مذهب را بيان كند . وى مى نويسد :
لازم است در اين جا تأكيد كنم كه از تأليف اين كتاب ، به هيچ وجه ، قصد دفاع و جانبدارى از هيچ يك از مذاهب فقهى عالم اسلام را ندارم ؛ زيرا ديگر مذاهب نيز با اختلاف مراتبى ، خالى از خرافات نيستند ؛ امّا به منظور خدمت به برادران شيعى خودم ، در اين اوراق ، مذهب جعفرى اثناعشرى را مورد تدقيق و تأمّل قرار داده ام و به بهترين و مهم ترين كتاب اين مذهب ، يعنى اصول كافى پرداخته ام . نويسنده پايان نامه ، در مورد مذهب و عقيده برقعى مى گويد كه او در ابتدا از جمله علماى شيعه بوده ، ولى بعد از 45 سالگى ، ميل به اهل سنّت پيدا مى كند ؛ چون در برخى نوشته هايش گفته : « اگر ما بخواهيم سنّت صحيح را در روايات و كتب شيعه بيابيم ، ممكن نيست و بايد روايت را از جمهور مسلمين جستجو كرد . البته در صورتى كه سند و متن آن صحيح باشد و مخالف با قرآن نباشد» ؛ ولى به نظر حقير ، نمى توان با چنين حرفى ، شخصى را از شيعه بودن ، خارج دانست ، بويژه كه كارهاى خود را دفاع از حريم اهل بيت عليهم السلام مى داند ؛ كما اين كه در مقدّمه كتاب كسر الصنم گفته :
بدان كه نويسنده اين اوراق ، به خداوند ـ تبارك و تعالى ـ و رسولان الهى و روز جزا و ائمّه و پيشوايان هدايت ، مؤمن و معتقد [است] و از ائمّه رؤساى كفر و شرك و خرافات و ظلم و ضلالت ، منزجر و بيزار است . البته بايد گفت كه او جدّا راه به خطا رفته است و در مواردى ، بدون دليل محكم ، همان عقايد اهل سنّت را در مسائل اعتقادى و عملى ، بيان كرده است .