جايگاه واقعى «الكافى» و نقد و بررسى «كسر الصنم» در «كتاب الحجّة» - صفحه 292

عوامل انحراف برقعى

در انحراف اين مؤلّف ، عوامل متعدّدى تأثيرگذار بوده است ، از جمله : بى توجّهى اطرافيان و اقوام وى ، عقده حقارت و كج سليقگى ، ادّعاى مبارزه با خرافات و عدم شناخت خرافات دينى در جامعه ، افراط و تفريط ها در فرهنگ جامعه ، روابط با اهل سنّت و تأثيرپذيرى از آنان (تا جايى كه برخى كتب وهّابيون را ترجمه كرده) .

د . نقد و بررسى شبهات «كسر الصنم»

برقعى ، احاديث «باب الحجّة» الكافى را عموما جعلى و مخالف با قرآن كريم مى داند . وى همچنين آيات ولايت را در مورد ائمّه اطهار عليهم السلام تمام نمى داند . اشكالات وى از دو جهت است : سندى و متنى .

اشكالات سندى

وى معتقد است كه بيشتر راويان الكافى ، ضعيف و كاذب و غالى اند . به عنوان مثال ، مغيرة بن سعيد و محمّد بن ابى الخطاب و ... را نام مى برد و آنان را «جَعّال» ناميده است .
نقد و بررسى : يكى از امتيازات الكافى ، نقل سند به طور كامل است . البته گرچه تعدادى از راويان كلينى ، از منظر علماى رجالى ، تضعيف شده اند ، ولى بايد توجّه داشت كه مرحوم كلينى در اين كار ، دقّت داشته است و ضعيف بودن راوى ، ربطى به اعتبار كلينى ندارد .
اين نكته مهم را نيز بايد توجّه داشت كه صحيح از ديدگاه قدما و متأخّران ، تفاوت داشته است . نزد قدما ، حديثى صحيح بوده است كه قرائنى بر صحّتْ داشته باشد و اين قرائن ، دوگونه بوده است :
قرائن داخليه : يعنى سند و راويان حديث تا امام ، همه ، افراد صادق و درست كارى باشند و همچنين متن حديث ، با قرآن ، مخالفت صريح نداشته باشد .
قرائن خارجيه كه عبارت اند از :
1 . وجود روايت در يكى از اصول اربعمئه ؛
2 . ذكر يك حديث در يك اصل ، به دو طريق يا ذكر حديث در دو اصل ؛
3 . وجود روايت در يكى از اصول اصحاب اجماع ؛
4 . وجود حديث در كتاب هاى معتبر كه صاحب آن ، مورد تكريم يكى از ائمّه عليهم السلام قرار گرفته باشد .
امّا نزد متأخّران ، تقريبا از قرن هفتم به بعد ، حديث ، به چهار قسم تقسيم مى شد :
صحيح : حديثى است كه سلسله سند آن تا معصوم ، متّصل باشد و همه اسناد ، امامىِ عادل باشند ؛
حسن : سلسله آن تا معصوم ، متّصل باشد و همگى، امامى و مورد مدح باشند ؛
موثّق : سلسله آن تا معصوم ، متّصل باشد و راويان آن ، هر چند از اهل سنّت ، امّا مورد وثوق باشند ؛
ضعيف : حديثى كه از اقسام بالا نباشد .
به صرف اين كه حديثى نزد ما ضعيف است ، نمى توانيم بگوييم كه نزد مرحوم كلينى هم ضعيف بوده است . شايد قرينه هاى خارجيه اى بر صحّت حديث نزد ايشان بوده و متأسّفانه از دست رفته اند ، همان طور كه از اصول اربعمئه ، بجز تعدادى ، همه از بين رفته اند ، و لذا بايد از كنار اين احاديث ، با تأمّل گذشت .

صفحه از 322