3 . مسئله علم امامان عليهم السلام
همه مسلمانان در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله و شيعه در مورد دوازده امام عليهم السلام اعتقاد دارند كه «علم غيب» مى دانند و در بعضى روايات ، بيان شده كه علم «ماكان و ما يكون» را مى دانند .
در قرآن ، دو دسته آيات داريم كه بعضى ، علم غيب را فقط مخصوص خدا مى دانند ، مثل آيه : «فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ ؛ بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد» و بعضى آيات ، علم غيب را براى غير خدا هم درنظر مى گيرند ، مثل : «عَــلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ ؛ داناى نهان است و كسى را برغيب خود آگاه نمى كند ، جز پيامبرى را كه از او خشنود است» .
نتيجه اين كه علم غيب ، به طور مطلق و ذاتى ، مخصوص خداست و ديگران مى توانند از طريق تعليم الهى ، از نعمت علم غيبْ برخوردار شوند و اين علم غيب ، نسبى است .
به گفته علّامه طباطبايى ، روايات اطّلاع ائمّه از غيب فوق ، در حدّ شمارش و احصا است و از جمله اين روايات ـ كه فريقين آن را نقل كرده اند ـ ، اين سخن امير مؤمنان عليه السلام است كه فرمود : «سلونى قبل أن تفقدونى» .