فصل دوم: اشكال تفسير در روايات «الكافى»
فصل دوم اين بخش ، با سيرى اجمالى در تاريخ تفسير ، آغاز مى گردد كه در آن به سير تفسير از زمان پيامبر خدا ، به عنوان اوّلين مفسّر ، تا عصر امام باقر و امام صادق عليهماالسلاماشاره مى كند. البته نگارنده به اين نكته اشاره كرده كه اين قسمت از پايان نامه ايشان، خلاصه كتاب گذرى بر فهم تاريخى قرآن اثر دكتر مجيد معارف است. در اين جا، گزيده اى از اين خلاصه ارائه شده را تقديم مى داريم.
تفسير قرآن ، از قديمى ترين علوم اسلامى است كه از آغاز نزول قرآن ، مورد توجّه بوده است. دليل اين توجّه، طبيعت اجمالى قرآن از يك سو ، و لزوم تبيين و توضيح مجملات قرآنى ، از سوى ديگر است. اين مهم در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله بر دوش ايشان بوده است و مى بينيم كه در اين دوره، فراگيرى قرآن، از فهم قرآن و تدّبر در آيات آن ، جدا نبوده است. در عصر پيامبر خدا ، تفسير ، گويى بسيار ساده بوده و اثرى از بحث هاى لغوى، قرائتى ، ادبى و...، كه به تدريج در تفاسير راه يافت، در كار نبوده است؛ امّا در عين حال ، با دقّت در آثار به جاى مانده از آن دوره ، مى بينيم كه تنوّع خاصّى در روش تفسيرى پيامبر صلى الله عليه و آله وجود دارد.
پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، سياست ممانعت از تفسير قرآن، به علّت اين كه قرآن، پايه اصلى حقايق دينى براى مسلمانان به شمار مى رفت، تداوم نيافت و با مسافرت تعدادى از اصحابِ پيامبر صلى الله عليه و آله به شهرها و مراكز اسلامى، به تدريج ، مكاتب و مدارسى در آموزشِ قرائت و تفسير قرآن ، داير گرديد؛ ليكن با توجّه به محدوديتى كه در باب نقل و نگارش حديث پيامبر صلى الله عليه و آله به وجود آمده بود، در اين دوره، معلّمان قرآن و فقهاى صحابه ، به تدريج ، به استفاده از رأى و دانش شخصى در مسير تفسير يا صدور فتوا متمايل شدند و روزبه روز ، اين مبنا در بين اهل سنّت ، پذيرفته تر و فراگيرتر شد.
با فرا رسيدن دوره امام باقر و امام صادق عليهماالسلام ، موج فكرى جديدى در حوزه فرهنگ و عقايد اسلامى به وجود آمد كه در نگرش عمومى به قرآن و حديث، تأثير فراوانى گذاشت. اين دو امام عليهماالسلام، بار ديگر ، اين تفكّر را رايج ساختند كه هيچ حقيقتى نيست ، مگر آن كه ريشه در قرآن يا حديث دارد. آن بزرگواران ، با اين كار، قرآن را به صحنه مباحث فكرى باز گرداندند و شاگردان خود را به گونه اى پرورش دادند كه بتوانند در هر زمينه، شاهدى از قرآن يا سنّت پيامبر خدا اقامه كنند.
تلاش ديگر آنان، توضيح و تبيين مقاصد قرآنى بود. در روايات ، مشاهده مى گردد كه امامان ، گاه به توضيح لغات و تعابير مهم آيات پرداخته اند، گاه در باب شأن نزول آيات و نيز مصاديق آنها حقايقى را بيان كرده اند ، و گاهى نيز به تفسير آيات قرآن ، دست يازيده اند. از جمله كتب حديثى شيعه كه در آنها احاديث ائمّه، خصوصا امام باقر و امام صادق عليهماالسلامجمع آورى شده ، كتاب شريف الكافى است كه در ميان آنها، روايات بسيارى در تفسير و تأويل آيات قرآن به چشم مى خورد.