تحليل و پيشنهاد
نگارنده محترم ، در اين سير اجمالى (البته با نقل از كتاب جناب معارف) ، به نكات مهمّى اشاره كرده كه قابل تأمّل و دقّت است. البته شايسته بود كه در كنار اشاره به سياست منع تفسير و منع نقل حديث ، اشاره اى نيز به شكل گيرى جريان تفسير شيعى مى نمود و نمونه ها و سير روايات تفسيرى امامان پيش از اين دو امام بزرگوار را نيز، ولو به طور مختصر، گزارش مى كرد و به اجمال، روند تأسيس و رشد جريان تفسير اماميه ، بويژه از سوى امام على عليه السلام را تبيين مى ساخت . به جهت اهمّيت اين بحث ، در مقدّمه گزارش و تحليلى كه بر اين پايان نامه نوشته ايم، تلاش كرده ايم كه به اجمال ، به اين مباحثْ اشاره شود.
نگارنده، در ادامه بحث پيشين، ذيل عنوانِ «شيوه تفسيرگويى ائمّه عليهم السلام در روايات الكافى» ، بيان مى دارد كه با هدف آشنايى بيشتر با احاديث تفسيرى در الكافى و روشن شدن شيوه تفسيرگويى ائمّه عليهم السلام آن شيوه ها را ذيل چهار عنوان آورده كه براى هر عنوان، پنج حديث نيز براى نمونه ، آورده شده است.
در اين مجال، يكايك آن عناوين را مى آوريم و به ذكر يك حديث ذيل هر عنوان براى نمونه ، بسنده مى كنيم:
الف. توضيح شفاهى در تبيين آيات. از روش هاى پيامبر خدا و امامان عليهم السلام آشنا كردن مردم با قرآن، شرح و تبيين آيات بوده است. در روايتى به نقل از عبد الملك بن عمرو اَحوَل، آمده است :
تلا أبو عبد اللّه 7 هذه الآية «وَ الَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمْ يُسْرِفُواْ وَ لَمْ يَقْتُرُواْ وَ كَانَ بَيْنَ ذَ لِكَ قَوَامًا» . قال: فأخذ قبضة من حصى و قبضها بيده فقال: هذا الإقتار الّذى ذكره اللّه فى كتابه ثمّ قبض قبضة اُخرى فأرخى كفّه كلّها . ثمّ قال: هذا الإسراف . ثمّ أخذ قبضة اُخرى ، فأرخى بعضها و أمسك بعضها و قال: هذا القوام ؛ امام صادق عليه السلام اين آيه را تلاوت كرد : «بندگان خدا كسانى هستند كه چون انفاق مى كنند ، به راه افراط و تفريط نمى روند و در ميانه افراط و تفريط ، راه پايندگى مى جويند» . امام صادق عليه السلام به منظورِ تفسير آيه ، مشتى ريگ از زمين برداشت و محكم در دست خود فشرد و گفت : «اين است راه تفريط كه با تنگ چشمى و خسّت ، از انفاق و هزينه دريغ مى ورزند» . سپس مشتى ريگ برداشت و پنجه ها را سست گرفت تا آن حد كه بيشتر ريگ ها بر زمين فرو ريخت و گفت : «اين است راه افراط و اسراف» . و نوبت آخر ، مشتى ريگ برداشت و پنجه ها را تا آن حد باز گرفت كه قسمتى از ريگ ها فرو ريخت و قسمتى در مشت او باقى ماند و گفت : «مايه قوام نعمت و پايندگى عافيت ، اين است» .
ب. پاسخ به سؤالات قرآنى اصحاب و ياران: معمولاً اصحاب ائمه عليهم السلام ، در موارد مختلف، درباره آيات قرآن از ايشان سؤال مى كردند و امامان نيز به طور روشن ، پاسخگوى سؤالات آنان بودند. در روايتى از امام صادق عليه السلام ، به نقل از ابو بصير ، آمده است :
فى قول اللّه عز و جل: «قُواْ أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا» . كيف نقى أهلنا، قال: تأمرونهم و تنهونهم ؛ به امام صادق عليه السلام گفتم : خداوند ـ عزّ وجلّ ـ مى فرمايد : «اى مؤمنان! جان خود و جان خاندان خود را از آتش برهانيد» . چگونه جان آنان را از آتش برهانيم؟ امام گفت : «آنان را به فرموده خدا فرمان بده و از گناهان نهى كن» .
ج. توضيح مفردات: ائمّه عليهم السلام گاه در توضيح آيات قرآنى، در مورد كلمه يا كلماتى توضيح داده، منظور از آن را كاملاً روشن مى نمودند. در روايتى آمده است :
عمّن ذكره عن أبى عبد اللّه عليه السلام فى قول اللّه عز و جل: «وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ» قال: الصّبر الصّيام . و قال: إذا نزلت بالرجل النازلة و الشَّديدة فليصم فإنّ اللّه يقول: «وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ» يعنى الصّيام ؛ از امام صادق عليه السلام در قول خداى ـ عزّ وجلّ ـ است كه مى فرمايد : «از صبر يارى جوييد» . فرمود : «صبر ، روزه است» و گفت : «هنگامى كه بر فرد ، مصيبت شديدى وارد مى شود ، پس روزه بگيرد ، همانا خدا مى فرمايد : «از صبر يارى جوييد» يعنى روزه» .
د. استدلال به آيات قرآنى: امامان معصوم عليهم السلام در مواردى ، پس از بيان فرمايش خود، در آن زمينه ، دليلى از آيات قرآن مى آوردند تا بدين ترتيب ، هماهنگى سخن خود با وحى الهى را هر چه بيشتر براى مردم ، آشكار سازند. در روايتى از امام باقر عليه السلام به نقل از ابو بصير، آمده است كه فرمود :
ما انتصر اللّه من ظالم إلّا بظالم ، و ذلك قوله عز و جل : «وَكَذَ لِكَ نُوَلِّى بَعْضَ الظَّلِمِينَ بَعْضَا» ؛ خداوند از (هيچ) ستمكارى انتقام نمى گيرد ، مگر با ستمكارِ ديگرى و اين است گفتار خداى ـ عزّ وجلّ ـ : «و بدين سان بگماريم بعضى از ستمگران را بر بعضى» .