بخش چهارم: تحقيق پيرامون احراز يا عدم احراز تحريف قرآن در روايات «الكافى»
اين بخش، آخرين بخش اين پايان نامه است كه در آن به صورت مختصر، ضمن سه فصل ، درباره بحث تحريفِ قرآن و احراز يا عدم احراز آن در روايات الكافى ، بحث شده است.
فصل اوّل ، به بحث و بررسى در مورد معانى تحريف، ريشه تفكّر تحريف، عقيده علماى شيعه در مورد آن و استدلال شيعه بر تحريف ناپذيرى قرآن ، پرداخته است. در فصل دوم، سه مورد از اشكالاتى كه از سوى اهل سنّت به الكافى وارد شده، بيان و بدان پاسخ داده شده است. در فصل سوم نيز هفده نمونه از اين روايات كه از نظرگاه هاى متفاوت ، موجد شبهه تحريف است ، آورده شده و از نظر سند ، مورد بررسى قرار گرفته اند و در پايان نيز نتيجه گيرى شده است.
نويسنده ، در مقدّمه اين بخش ، به نكات مهمّى اشاره كرده كه گزيده اى از آن، گزارش و تقديم مى گردد:
بحث تحريف قرآن، مسئله اى كهن در تاريخ اسلام است. اهل سنّت ، به سبب وجود ديدگاه برخى محدّثان موسوم به «اخبارى» در ميان شيعه، همواره شيعه را به داشتن عقيده تحريف قرآن ، متّهم نموده اند. اين اخباريان ، با اعتقاد بر تمام روايات كتب اربعه ، حتّى روايات موضوع وضعيف، معتقد به تحريف قرآن هستند. بارزترين نمونه اين اعتقاد ، در كتاب فصل الخطاب محدّث نورى به چشم مى خورد. در مقابل اين عدّه كم، بيشتر علماى شيعه، بر عدم تحريف قرآن ، اتّفاق نظر دارند و گواه آن ، ردّيه هاى فراوانى است كه بر كتاب فصل الخطاب ، نوشته شده است.