2. علم و فرهنگ
با پى ريزى شهر بغداد و قرار دادن آن به عنوان مركز خلافت، رفت و آمد از نقاط مختلف و از اديان گوناگون به اين شهر، گسترش يافت. همين تردّدها، باعث رونق و پيشرفت اين شهر شد، به طورى كه بغداد، به نقطه عطفى در تاريخ اسلام به شمار مى آيد. برخى چون هارون الرشيد، با ساختن مراكز علمى و دعوت و ارتباط با دانشمندان مختلف، در شكوفايى اين شهر، سهم بزرگى داشتند.
3. مذهب
از نظر مذهبى هم بايد گفت كه شهر بغداد، به مركز تجمّع مذاهب، اديان و حتّى نژادهاى مختلف تبديل شد، چنان كه مذاهبى چون : شيعه، اهل سنّت (حنبلى، مالكى، اشعرى، معتزلى، نجارى، حنفى) و غلاة و اديانى چون: يهود و مسيحيت، در اين شهر طرفدارانى داشتند. البته اكثريت با شيعيان و حنبليان بود. شهر بغداد و كشور عراق، مركز حضور و موطن قدماى شيعه است كه از جمله آنها مى توان به شيخ مفيد، سيد مرتضى و شيخ طوسى اشاره كرد.
4. تشيّع
سابقه حضور شيعيان در شهر بغداد، احتمالاً به قبل از بناى اين شهر بر مى گردد؛ چرا كه سلمان فارسى ـ كه جزو اوّلين شيعيان است ـ ، در سال 16 هجرى و در فتح عراق و شهر مدائن، حضور داشت. وى از طرف سعد بن ابى وقّاص و سپس از طرف عمر، حكومت نواهى اطراف آن (همچون مدائن و محله كوخ بغداد) را به عهده گرفت. سلمان فارسى، در مدّت زمانى كه حاكم اين مناطق بود، به نشر فضايل اميرمؤمنان و اهل بيت عليهم السلام اقدام كرد. ظاهرا گسترش تشيّع در اين مناطق و نواحى اى كه بعدها جزو شهر بغداد شد، در اثر زحمات سلمان فارسى بوده است. ائمّه عليهم السلام هم بعضا در اين شهر حضور داشته اند.