ب. مستدركات
بر صحيح البخارى، مستدركات زيادى نوشته شده است كه از جمله آنها مى توان به الإلزامات، نوشته على بن عمر دارقطنى بغدادى و المستدرك نوشته حاكم نيشابورى اشاره كرد. در صورتى كه بر الكافى، حتّى يك كتاب به عنوان مستدرك، نوشته نشده است.
ج. استخراج نگارى
كار استخراج نگارى در ميان اهل سنّت، خيلى بيشتر از شيعه رواج داشته و دارد و بيشتر اين مستخرجات، در مورد دو كتاب صحيح البخارى و صحيح مسلم، انجام شده است. در اين مورد مى توان به مستخرج اسماعيلى جرجانى و مستخرج محمّد بن احمد بن حسن غطريفى و مستخرج ابن ابى ذهل اشاره كرد.
فايده كتب مستخرج را اين گونه مى توان برشمرد:
1. عالى بودن سند روايت، با تقويت سند روايت و احيانا كاهش واسطه ها؛ 2. تأكيد بر صحّت سند؛
3. وجود طرق مختلف براى روايت. به هر حال، وجود مستخرجات براى صحيح البخارى، نوعى تقويت اسناد بخارى به حساب مى آيد، در صورتى كه براى الكافى، هيچ كتاب مستخرجى نوشته نشده است.
د. اشتمال بر روايات تفسيرى
اهميّت روايات تفسيرى، در اين است كه در مواردى، براى فهم آيات نياز به رواياتى است كه مفسّر را براى فهم آيه، يارى كند. بخارى در كتاب خود، به اين مهمْ اقدام كرده است و كتابى با عنوان «كتاب التفسير» در بخشى مجزّا نام گذارى كرده و در آن بخش، رواياتى را كه در تفسير آيات و قرآنْ وارد شده اند، آورده است. اين مورد، گرچه نقطه قوّت بخارى در مقابل كتاب الكافى شمرده مى شود، ولى كلينى به آيات تفسيرى، بى توجّه نبوده است و اين گونه روايات را در پايان هر كتاب و باب، آورده است. به اين مثال، توجّه كنيد:
سألته عن قول اللّه ـ عزّ و جّل ـ : «إِلَا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ » . قال: القلب السليم الذى يلقى ربه... .