عقل در «الكافى» - صفحه 492

حجيّت عقل

الف . در نگاه وحى

قرآن كريم، به صورت هاى گوناگون، بر سنديت و حجّيت عقل در معارف الهى، صحّه گذاشته و بر تعقّل و تفكّر در نظام آفرينش، تشويق و تأكيد كرده است. گاهى درباره يك موضوع، آيات متعدّدى را مى توان يافت كه انسان را به تعقّل و تفكّر، دعوت نموده است.
از ديدگاه قرآن، كسانى كه از انديشه خود سود نمى برند، به عنوان بدترين جنبندگان به حساب مى آيند:
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَآبِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ» ؛ بدترين جنبندگان، كسانى هستند كه كر و گنگ اند و انديشه نمى ورزند.
در جاى ديگر، پس از طرح يك مسئله دشوار و دقيق توحيدى، يادآور مى شود، آنان كه اهل تعقّل نيستند، گرفتار نوعى پليدى اند و مى فرمايد:
«وَ مَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ» ؛ هيچ كس را نرسد كه جز با اذن خدا ايمان آرد و بر آنان كه عقل خويش را به كار نمى بندند ، پليدى قرار مى دهد.
اصولاً منطق قرآن، منطق دليل و برهان است و همه جا از صاحبان عقايد مى خواهد تا براى اثبات عقيده خود برهان آورند و خود نيز بر دعاوى خويش اقامه برهان مى كند، چنان كه در اثبات يگانگى خدا مى فرمايد : «لَوْ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَا اللَّهُ لَفَسَدَتَا» . قرآن كريم، حجّيت و اعتبار عقل را نه تنها در قلمرو حكمت نظرى و اثبات وجود خدا و صفات ذاتى او به رسميت مى شناسد، بلكه در قلمرو حكمت عملى و حسن و قبح افعال نيز پذيرفته است. چنان كه در بسيارى از آيات، رسالت پيامبر را تذكّر، موعظه، امر به معروف و نهى از منكر مى داند و واضح است كه تذكّر و موعظه، در جايى است كه مخاطب ، خودش، حسن و قبح و سود و زيان كارى را مى داند؛ ولى چون دچار غفلت گرديده و يا احتمال غفلت زدگى در مورد او مى رود، به تذكّر و وعظ نياز دارد، چنان كه مى فرمايد:
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاءِحْسَـنِ وَ إِيتَآىءِ ذِى الْقُرْبَى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» ؛ خداوند، به عدل و احسان و پرداخت حقوق خويشاوندان امر مى كند و از زشتى ها و ناروايى ها و تعدّى به ديگران نهى مى كند و بدين شيوه، شما را موعظه مى كند، شايد به خود آييد.
مفاد آيه، اين است كه انسان، خوبىِ عدل و احسان، و دادن حقّ خويشاوندان و نيز بدى و زشتى كارهاى ناروا را مى داند و امر كردن خداوند، نقش ارشادى دارد. چنان كه در جايى ديگر، رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله را امر به معروف و نهى از منكر معرفى نموده، مى فرمايد:
«يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ» . ذكر اين نكته، ضرورى است كه بحث در اثبات حجّيت و اعتبار عقل است، نه در كافى و وافى بودن آن در اثبات همه مقاصد دينى و فهم مفاهيم ماوراى طبيعى.

صفحه از 522