مفهوم عقل دركتاب العقل والجهل اُصول الكافى بانگاهى برشرح ملاصدرا - صفحه 531

شرح ملّا صدرا بر «اُصول الكافى»

شرح ملّا صدرا، در كنار دو شرح ديگر ، يعنى شرح علّامه مجلسى، معروف به مرآة العقول، و شرح ملّا صالح مازندرانى، معروف به شرح اُصول الكافى ، از جمله مهم ترين شرح هاى نوشته شده بر كتاب الكافى است. ملّا صدرا، در مقدّمه شرح خود، به بيان ارزش و جايگاه حديث در ميان مسلمانان پرداخته و احاديث الكافى را بهترين احاديث نقل شده از ائمّه عليهم السلام دانسته است.
همچنين احاديث اين كتاب را صدف هاى درياى حكمت و عرفان دانسته است كه وى، عمر خود را صرف تفكّر و تأمّل بر اسرار و معانى آنها كرده؛ ولى به دليل قصور فكر برخى همعصران خود، نتوانسته اين جواهرات را به ديگران، عرضه كند.
نكته اى كه در اين جا بايد متذكّر شويم، اين است كه تنها در به دست آوردن مفهوم عقل، از شرح ملّا صدرا بهره جسته ايم و بخشى از ديدگاه هاى وى را بيان كرده ايم.

فصل اوّل: مفهوم عقل، در لغت

لغت شناسان، واژه «عقل» را برگرفته از مصدر «عَقَل، يَعْقِلُ» دانسته اند كه معناى اصلى و اوّليه آن، «حَبَسَ»، «مَنَعَ» و «جَمَعَ» است و ساير معانى، به نحوى به اين سه معنا بر مى گردند. براى مثال، «عقلت الإبل» را در جايى به كار مى برند كه زانوى شتر را جهت مهار آن، محكم مى بندند و به طنابى كه زانوى شتر را با آن مى بندند، «عِقال» گفته مى شود. البته لغت نويسان، معناى ديه را نيز براى عقل، ذكر كرده اند و گفته اند: «عقلتُ القتيل»، به معناى اين است كه: «ديه قتل را پرداختم» و اين معنا را به همان مَنَع و جَمَع، برگشت داده اند؛ زيرا ديه، از كشتار مجدّد، ممانعت مى كند. همچنين چون در زمان هاى قديم، شتر به عنوان ديه پرداخت مى شده، شتران را در محلّى جمع مى كردند و به خانه صاحب ديه مى بردند. اينها معانى اصلى عقل بود كه مى توان «حصن» و «الجاء» را نيز با در نظر گرفتن همان معناى جمع و منع، بدان اضافه كرد. امّا غير از اين معانى اصلى ، اهل لغت براى عقل، معانى ديگرى نيز بر شمرده اند كه يكى از آنها عبارت است از قوّه مدركه و شعور انسان. در تعريف اين معناى از عقل گفته اند: عقل، نيرويى است كه موجب تمايز انسان از ديگر حيوانات مى گردد، يا اين كه عقل را غريزه اى كه درك خطاب را براى انسان ميسّر مى گردانَد، معرفّى كرده اند. همچنين گفته اند: عقل، نيرويى است كه موجب تميز خوب از بد مى گردد. از ديگر معانى غير اصلى عقل كه لغويان بر شمرده اند، «تثبيت فى الاُمور»، «تدبّر العلم»، «القلب»، «نقيض الجهل» و «ضدّ الحمق» است.

صفحه از 576