نگاهى به روايات كتب اربعه با تكيه بر «الكافى» - صفحه 608

اظهار نظر غيرمنصفانه برخى از نويسندگان در خصوص روايات «الكافى»

از برخى صاحبان انديشه تفريطى ، حكايت شده است كه كلينى را به بى مبالاتى متّهم نموده اند و به اين طريق ، روايات اين كتاب را مورد مناقشه قرار داده اند و گروهى از افراد مغرض و سنّى زده ، اظهار مى دارند كه : كلينى ، كاسبى بوده كه در بغداد مى زيسته و هر خبرى را از هر كسى مى شنيده ، خواه متّقى يا بى تقوا ، مُغرض يا غالى ، عالم يا عامى ، در دفترى گِرد مى آورده است و بدين وسيله ، كتاب الكافى را به رشته تحرير ، در آورده است .

بررسى اتّهام و پاسخ آن

اين شبهه درباره كلينى و كتاب او ، نسبتى غيرمحقّقانه و هجمه اى غيرمنصفانه است كه نه با واقعيت تاريخ زندگى مرحوم كلينى و هويّت كتابش مناسبت دارد ، و نه صغرا و كبراى آن ، درست است و در نتيجه ، نتايج غلطى را هم به دنبال خواهد داشت ؛ چون ناديده گرفتن شخصيّت علمى كلينى و پايين آوردن موقعيّت او تا مرحله يك كاسب ، بى توجّهى به واقعيت و تحريف آن است ؛ زيرا طبق اعتراف نجاشى ، او از يك سو رئيس شيعه در شهر رى بوده و تنها مدّت كوتاهى را در اواخر عمرش به بغداد رفته است و از سوى ديگر ، دانشمندى بوده كه از محضر علما و محدّثان بزرگى مانند على بن ابراهيم قمى ، علم حديث و دانش دين را فرا گرفته است و شاگردانى از قبيل ابن قولويه را نيز تربيت كرده است .
نويسنده ، در مبحث سوم ، برخى از شبهات مطرح شده درباره مضمون بخشى از روايات كتب اربعه را مطرح كرده و بدانها پاسخ مى دهد ؛ چرا كه گاهى با تمسّك به اين روايات ، مجموع روايات كتب اربعه را مورد مناقشه قرار مى دهند . از جمله ، رواياتى كه به ظاهر با برخى از ضروريّات مذهب تشيّع ، مخالفت دارد ، مثل رواياتى كه در اصول الكافى آمده و طبق مضمون آنها ، ائمّه منصوص از اهل بيت عليهم السلام سيزده نفرند و در پاسخ ، آورده است : اوّلاً اين روايات ، از حيث سند ، مورد مناقشه قرار گرفته و تضعيف شده اند .
ثانيا اين روايات ، از كتاب الكافى و ديگر مصادر شيعه ، به صورتى نقل شده است كه با ادلّه قطعى ما درباره ائمّه اهل بيت عليهم السلام موافقت دارد و شبهه ياد شده ، در باره آن نصوص نيست .
ثالثا به فرض ، اگر در نسخه هاى امروزى الكافى وجود داشته باشد ، بايد ملاحظه گردد كه ارزش و اعتبار اين اخبار ، دائر مدار موافقت يا مخالفت آنها با ادلّه قطعى اين مسئله خواهد بود يا خير .
همچنين رواياتى را كه به ظاهر ، از وقوع تحريف در قرآن حكايت مى كنند ، تقسيم كرده و آنها را بررسى كرده است .
در پايان اين فصل ، شبهات علماى اهل سنّت ، درباره روايات برخى از اصول و مسلّمات شيعه ، مثل مسئله امامت ، تقيّه و اتّهام تشيّع را مطرح كرده و به آنها پاسخ داده است .

صفحه از 612