تصديق مى نمايند ، ۱ يا آن را در مجموع انكار مى كنند ، ۲ و امروزه به نظر مى رسد كه
1.ارشاد ، علّامه ، ج ۱ ، ص ۲۴۵ ، س ۷ (با اشاره به عراقيان : ويستحب لهم التياسر قليلاً إلى يسار المصلى) ؛ قواعد ، علّامه ، ج ۱ ، ص ۲۵۱ ، س ۱۱ (مانند همان) ؛ مختلف ، علّامه ، ج ۲ ، ص ۶۴ ، س ۱۲ (آن را تأييد و امرى مستحب ، نه واجب مى شمارد : والاقرب انه على سبيل الاستحباب) ؛ تلخيص ، علّامه ، ص ۱۹ ، س ۹ (ويستحب التياسر) ؛ تحرير ، علّامه ، ج ۱ ، ص ۱۸۷ ، س ۵ ؛ ذكرى ، شهيد اوّل ، ج ۳ ، ص ۱۸۴ ، س ۱ (اشتهر بين الاصحاب) ؛ همان ، ص ۱۸۴ ، س ۱۴ (با اشاره به شهرت گسترده آن بين فقهاى امامى : العمده الشهره بين الاصحاب ، و در عين حال خاطر نشان مى كند كه از آن ناخشنود نيست) ؛ همان ، ص ۱۸۵ ، س ۷ (آن را امرى اجتهادى بر مى شمارد) ؛ دروس ، شهيد اوّل ، ج ۱ ، ص ۱۵۹ ، س ۹ (آن را آموزه اى «مشهور» طبقه بندى مى كند ، هر چند در لمعه ، ص ۱۰ ، به آن اشاره اى ندارد) .
نكته قابل توجّه درباره موضع اتخاذى علّامه در ارشاد و قواعد (و تلويحا در تلخيص) آن است كه وى ميان مخالفت با آموزه جايگزينى و قبول تياسر ، جمع مى كند ؛ امّا درباره چگونگى آن به ما چيزى نمى گويد . شهيد اوّل در دروس همين كار را مى كند . برعكس ، علّامه در تذكره ، اظهار مى دارد كه موضع طوسى ، بر اين ديدگاه وى مبتنى است كه شخص ، متوجّه حرم گردد (هو بناءا على مذهبنا من أنّ التوجه الى الحرم) ، و در منتهى به ما مى گويد كه تياسر ، بر اين فرضْ استوار است كه شخص ، به حرم رو كند (انّما يكون على تقدير أن يكون التوجّه إلى الحرم) . وى همچنان ادامه مى دهد كه اگر ما ديدگاه كعبه گرا را ـ كه مقبول علّامه است ـ در نظر بگيريم ، در آن صورت ، تياسر را بايد كنار نهاد (فلا يتماشى فيه ذلك) . بحث تياسر در تذكره ، مطلب مهمّى ندارد . همين نكته درباره مهذب ، ابن فهد ، ج ۱ ، ص ۳۱۰ ، س ۱۸ ؛ تنقيح ، مقداد ، ج ۱ ، ص ۱۷۵ ، س ۱۲ ؛ مفاتيح ، محسن فيض ، ج ۱ ، ص ۱۱۳ ، س ۱۷ ؛ وكشف اللثام ، فاضل هندى ، ج ۳ ، ص ۱۴۵ ، س ۴ ، صادق است . كاشف الغطاء ، درباره تياسر اظهار مى دارد : القول به بناءا على مسامحه قوى (كشف ، ج ۳ ، ص ۱۰۴ ، س ۹) . در اين جا مسامحه و آسانگيرى ، مخالف مداقه و دقت است (ر . ك : همان ، ص ۱۰۴ ، س ۱) .
2.جامع ، كركى ، ج ۲ ، ص ۵۷ ، س ۵ (كان الرد عن هذا التياسر استحبابا وجوازا أقرب إلى الصواب) ؛ مسالك ، شهيد ثانى ، ج ۱ ، ص ۱۵۵ ، س ۱۷ (آن را مبتنى بر احاديث ضعيفى مى شمارد و سخنى مى داند كه به آن عمل نشده است : مبنى على قول لا عمل عليه) ؛ روضه ، شهيد ثانى ، ص ۵۳۵ ، س ۴ (كان الرد عنه اولى) ؛ مجمع ، مقدس ، ج ۲ ، ص ۷۳ ، س ۱۹ (از اين آموزه ، آن گونه كه علّامه و ديگران طرح كرده اند ، ابراز شگفتى مى كند و خودش تياسر را در زبده ، ج ۱ ـ ۲ ، ص ۱۰۲ ـ ۱۱۰ ، مطرح نمى كند) ؛ مدارك ، عاملى ، ص ۱۳۱ ، س ۱۶ (كان الرد عن هذا الحكم وتحريره اقرب إلى الصواب) . بهاء الدين عاملى (الحبل المتين ، ج ۲ ، ص ۲۲۹ ـ ۲۵۱) ، سبزوارى (كفايه ، ج ۱ ، ص ۷۹) ، يزدى ، (عروة ، ج ۲ ، ص ۴۳ ـ ۵۲) ، و زين الدين (كلمه التقوى ، ج ۱ ، ص ۳۰۸ ـ ۳۱۸) به اين موضوع اشاره اى نمى كنند . جواد عاملى ، فهرست نسبتا مفصلى از شخصيت هاى موافق و مخالف اين موضوع به دست مى دهد (مفتاح الكرامه ، ج ۵ ، ص ۳۱۱ ـ ۳۱۴) . براى بحث بيشتر درباره تياسر ، ر . ك : رياض المسائل ، ج ۲ ، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۲ ؛ مستند الشيعة ، احمد نراقى ، ج ۴ ، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۵ ؛ كتاب الصلاة ، مرتضى انصارى ، ج ۱ ، ص ۱۹۰ ، س ۳ ؛ مصباح الفقيه ، رضا همدانى ، ج ۱۰ ، ص ۵۸ ـ ۶۲ .