حديثى معمّايى در باب قبله در «الكافى» كلينى - صفحه 102

ديگر اين عمل انجام نمى شود ۱ (همان گونه كه مى توان انتظار داشت ، سرسخت ترين دفاع از اين آموزه ، از سوى عالمى اخبارى ـ كه دل مشغولِ نجات احاديث است ـ ، صورت مى گيرد) . ۲ وابستگى تياسر به آموزه جايگزينى ، غالبا مورد توجّه بوده است ۳ و تياسر ، تصريحا يا تلويحا ، به طور طبيعى ، با احاديث ما گره خورده

1.در كتاب هايى چون رساله توضيح المسائل آقاى بروجردى (ص ۱۷۸ ـ ۱۸۰) و ديگر آثارى از اين دست ـ كه پيش تر به آنها اشاره شد ـ ، سخنى درباره آموزه جايگزينى به ميان نمى آيد . به همين شكل ، بروجردى در رسالة فى القبله هم به اين مطلب اشاره اى نمى كند .

2.يوسف بَحرانى ، استدلال مى كند كه عمل اماميه ، طبق اين احاديث و عدم انكارشان ، ضعف آنها را جبران مى كند و آنها : مجبورتان بعمل الاصحاب (در حدائق ، ج ۶ ، ص ۳۸۶ ، س ۱۹ ، جَبَرَ ، به معناى تثبيت و بستن استخوان شكسته است تا بهبود پيدا كند) . در ادامه ، وى به ديدگاه پيشنهادى عاملى درباره مطلب متفاوتى ، استشهاد مى كند كه طبق آن بايد از احاديث معين داراى اسناد ضعيف ـ كه با مخالفت عملى جمهور روبه رو نمى شود ـ ، تبعيت كرد (هذه الروايه وإن ضعف سندها ، إلا أن عمل الطائفه عليها ، ولا معارض لها ، فينبغى العمل عليها : همان ، ص ۳۸۵ ، س ۴ ، با استشهاد به سخن عاملى ، در مدارك ، ج ۳ ، ص ۹۳ ، س ۷ ، و مقايسه كنيد با همان ، ص ۸۲ ، س ۱۴ . بحرانى ، استفاده عاملى از اين استدلال را فرصت طلبانه مى داند) . تا حدى قدمت اين رهيافت را در احترامى كه شهيد اوّل نسبت به احاديث مشهور بين عالمان امامى از خود نشان مى دهد (و پيش تر گذشت) ، مى توان ديد (ذكرى ، ج ۳ ، ص ۱۵۹ ، س ۱۳ و ص ۱۸۴ ، س ۱۴) . در همان حال ، بحرانى اين ديدگاه شهيد اوّل (مدارك ، ج ۳ ، ص ۱۳۰ ، س ۱۵) را كه تياسر ، مايه انحراف بيش از حد از قبله مى شود (الانحراف الفاحش) ، به مثابه تلاشى نادرست جهت اجتهاد را در برابر نصوص وحيانى قرار دادن ، رد مى كند (اجتهاد فى مقابله النصوص : حدائق ، ج ۶ ، ص ۳۸۵ ، س ۷) . عالمى بعدتر اظهار مى دارد كه توصيه قاعده مند به تياسر ، بى وجه نيست (لا يخلو من قوه : جواهر ، نجفى ، ج ۷ ، ص ۳۷۷ ، س ۱) .

3.نهايه ، طوسى ، ج ۱ ، ص ۷۴ ، س ۱۵ ؛ اصباح الشيعة ، كيدرى ، ص ۶۲ ، س ۶ ؛ المختصر النافع ، محقّق ، ص ۷۰ ، س ۱۲ (وهو بناءا على أنّ توجّههم إلى الحرم) ؛ معتبر ، محقّق ، ج ۲ ، ص ۶۹ ، س ۱۴ ؛ رساله اى درباره تياسر ، محقّق ، به نقل از : مهذّب ، ابن فهد ، ج ۱ ، ص ۳۱۷ ، س ۴ ، و مقايسه كنيد با همان ، ص ۳۱۴ ، س ۸ ؛ منتهى ، علّامه ، ج ۴ ، ص ۱۷۱ ، س ۴ ؛ تذكره ، علّامه ، ج ۳ ، ص ۹ ، س ۷ ؛ جامع ، كركى ، ج ۲ ، ص ۵۶ ، س ۱۵ ؛ مسالك ، شهيد ثانى ، ج ۱ ، ص ۱۵۵ ، س ۱۴ ؛ روضه ، شهيد ثانى ، ص ۵۳۳ ، س ۱۹ (نيز ر . ك : همان ، ص ۵۳۴ ، س ۹ ، جايى كه اظهار مى دارد ، كعبه گرايى ، تياسر را ناممكن مى سازد) ؛ مدارك ، عاملى ، ص ۱۳۰ ، س ۱۷ ؛ وسائل ، حرّ عاملى ، ج ۴ ، ص ۳۰۸ ، س ۱۵ (نيز مقايسه كنيد : الوافى ، محسن فيض ، ج ۵ ، ص ۵۴۳ ، س ۸) ؛ بحار الأنوار ، مجلسى ، ج ۸۴ ، ص ۵۳ ، س ۱ ؛ مرآة العقول ، ج ۱۵ ، ص ۴۸۲ ، س ۱۱ ؛ ملاذ ، مجلسى ، ج ۳ ، ص ۴۳۷ ، س ۳ . امّا همان گونه كه ديده ايم ، به شكلى اتّفاقى ، شاهد عالمانى هستيم كه موضع كعبه گرا درباره قبله را با قبول تياسر ، تلفيق كرده اند ، مانند تأكيد ظريف احمد نراقى (مستدرك الشيعة ، ج ۴ ، ص ۱۹۳ ، س ۱) و نجفى (جواهر ، ج ۷ ، ص ۳۷۷ ، س ۱۵) .

صفحه از 126