حديثى معمّايى در باب قبله در «الكافى» كلينى - صفحه 119

و آن جا را پاك ساخت و دو دكّه موجود در جهت شرق و غرب را درست كرد . آن گاه آشكار شد كه محراب و باب معروف به محراب و باب امير المؤمنين به كف اصلى متصل نبودند ؛ بلكه تقريبا به اندازه دو ذرع (حدود يك متر) بالاتر قرار داشتند ، ۱ و محراب متروكى كه در وسط ديوار قبله بود ، متّصل و بدان در پيوسته بود .
همچنين درِ بزرگى نزديك آن پديدار شد كه بدان متّصل بود و در امتداد ديوار قبله ، از اوّل تا آخرش ستون ها و درگاه هايى (اسطوانات و صُفّات) ۲ ديده شد . وزير بزرگ بر آن ، عمارت خود را بنا كرد و كنار آن محراب ، صفّه بزرگى (دو برابر صفه هاى پيرامونش) بود كه ميان آنها اثرى از ستون نبود . چون اين محراب بزرگ ، كهنه و كثيف شده بود ، وزير فرمان داد تا روى آن را بتراشند و سفيدش كنند (ليبيضوه) . پس ، آن را تراشيدند و پس از تراشيدن سطح محراب ، ديدند كه محراب را سه بار سفيد (بيضوه) و سُرخش (حمَّروه) كرده ، ۳ و در هر بار سفيد و سرخ كردن ، آن را به سوى چپْ متمايل كرده اند (امالوه الى اليسار) . ۴
امير در اين بابْ حيران شد و مرا احضار كرد و آن را به من نشان داد . همراه او

1.در اين مورد ، از كِرِسوِل تبعيت كرده ام كه ذرع [cubit] را ۸/۵۱ سانتى متر مى داند (معمارى اوّليه مسلمانان ، ويراست دوم ، ج ۱ ، ص ۴۶) . مقايسه كنيد با گزارش كرسول ، مبنى بر اين كه حفّارى صورت گرفته در طرف مسجد فعلى ، نشان داد كه شمع هاى نيم دايره اى پشتيبان ديوار مسجد فعلى ، حدود دو متر در زمين فرورفته بودند و در آن نقطه ، آجرى ديده شد كه براى تقويت شمع هاى نيم دايره اى پشتيبان ديوار گذاشته شده بود و اندازه آن ، اندكى با آجرهاى مسجد قبلى متفاوت بود . من نتيجه مى گيرم كه متعلق به زياد است (معمارى اوّليه مسلمانان ، ويراست دوم ، ج ۱ ، ص ۴۸) .

2.ترجمه صُفّات را به درگاهى [bays] مديون اولِگ گرابر هستم .

3.مجلسى اين قسمت را اين گونه نقل به مضمون مى كند : «طلى بالحمره» ، و مى گويد كه شماره رنگ كردن ها به ده ها بار مى رسيد (ملاذ ، ج ۳ ، ص ۴۳۸ ، س ۱۲) .

4.مطمئن نيستم كه در اين جا چگونه بايد گفته هاى شولستانى را تجسّم كنيم .

صفحه از 126