اصالت تفكّر امامى در دوران صفوى ، مطرح است . ۱ يك جنبه اين مطلب ، آغاز جدل اخبارى است ؛ بحثى كه به گفته كُلبرگ ، «پرداختگى تفكّر شيعى را گسترش فراوان داد» ۲ و به گونه اى مشخص تر در دوران صفوى ، قيل و قال گسترده اى درباره مسئله قبله پديد آمده بود . ۳ هر چند جزئيات اين مسئله ، مستقيما خارج از بحث ماست ، بى شك ، نتيجه آن بود كه بحث قبله را به «موضوعى داغ» بدل ساخت . ۴ بنا بر اين ، مطمئنا مى توانيم اميدوار باشيم كه شولستانى را با جنبه هاى ديگر تفكّر صفوى در زمانه اش پيوند بزنيم .
در اين جا اجازه دهيد تا اندكى از بحث دور شوم و درباره موضوع گسترده ترى اظهار نظر كنم : پيدايش انديشه مدرن . ما گرايش داريم تا آن را با برآمدن عقل گرايى گره بزنيم ، حال آن كه اين كار ، بى ترديد خطاست ؛ امّا اين ، همه قصّه نيست . طبيعتا عقل گرايان با انتزاعات ظريف و پالوده راحت هستند و با تاريخ و باستان شناسى ـ كه مجموعه اى از جزئيات در هم بر هم است ـ ، ميانه اى ندارند . به عبارت ديگر ، آنان سره گرايانى هستند كه مسلّما ممكن است با اخباريانْ همسازتر باشند ، تا فرهنگ عقلانى اصوليان .
نوشته هاى مدرن در اين رشته ها ، بيشتر وامدار باستان شناسان است تا عقل گرايان ؛ باستان شناسان بودند كه روش هاى واژه شناسى تاريخى و باستان شناسى
1.در جاى ديگرى كوشيده ام كه اين مطلب را با توجّه به جنبه محدودى از تفكّر امامى ، ترسيم كنم (امر به معروف ، كوك ، ص ۲۸۲) .
2.ابعاد انديشه اخبارى ، كُلبرگ ، ص ۱۵۳ . نيز ، ر . ك : همان ، ص ۱۴۷ ، درباره «رنسانس ادبيات اماميه قديم» كه به وسيله اخباريه ، عرضه شد .
3.ر . ك : به سوى بازبينى مكتب فلسفى اصفهان ، نيومن ، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۵ ؛ افسانه مهاجرت علما به ايران صفوى ، نيومن ، ص ۹۹ ـ ۱۰۱ و ۱۰۵ ؛ جهان نقشه ها ، كينگ ، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۸ . توجه كنيد كه گويى پاى مسجد كوفه به ميان كشيده شده است (به سوى بازبينى مكتب فلسفى اصفهان ، نيومن ، ص ۱۸۱) .
4.اين عبارت ، از كينگ است (جهان نقشه ها ، ص ۱۳۴) .