اسناد ويژه «كافى» در «وسائل الشيعة» - صفحه 148

توفيق عرضه بيشتر اين مباحث را از درگاه ربوبى ، خواستاريم .
ما در اين جا به تذكّر نكاتى چند در باره چگونگى بهره گيرى از مصادر متأخّر به عنوان نسخه اى از مصادر پيشين بسنده مى كنيم و بحث هاى تفصيلى بيشتر در اين زمينه و ديگر عرصه هاى منبع شناسى را به فرصتى ديگر وا مى نهيم .
اصل مهم در اين بحث ، لزوم شناخت تصرّفاتى است كه مؤلّف متأخّر ، به تناسب ساختار كتاب خود در اطلاعات مصادر كهن ، صورت مى دهد . با شناخت اين تصرّفات ، موارد حاكى از نسخه كتاب هاى پيشين ، روشن مى گردد و اين همه ، در گرو درك عميق روش مؤلّف متأخّر در نقل اطلاعات است .
در آغاز ، يادآورى دو نكته تقريبا روشن ، مفيد است :
1 . نظم و ترتيب اطلاعات در مصدر متأخّر ، چه بسا با نظم و ترتيب مصدر اصلى ، تفاوت دارد .
2 . معمولاً مصدر متأخّر ، التزامى به نقل تمام اطلاعات كتاب اصلى نداشته ؛ بلكه به تناسب هدف تأليف ، اطلاعات را گزينش مى كند .
البته جوامع حديثى ما غالبا تمام يا بيشتر احاديث كتاب هاى گذشتگان را در فصول مختلف خود جاى داده اند ، لذا در تصحيح مصادر اصلى يا بازسازى مصادر مفقود ، نقشى حياتى دارند .
بارى . با عنايت به دو كاستىِ بالا (عدم دستيابى به ترتيب اصلى و در بر نداشتن همه اطلاعات) اگر بازسازى مصادر مفقود ، تنها از روى جوامع متأخّر باشد ، كتاب بازسازى شده ، نمايشگر كامل و دقيق مصدر اصلى نيست .
علاوه بر بازسازى مصادر كاملاً مفقود ، مى توان از جوامع متأخّر براى تكميل نواقص مصادر موجود نيز بهره گرفت . در برخى از مصادر حديثى ما ، نسخه هاى موجود (يا لااقل نسخه هاى چاپى آن) كامل نيست ، همچون كتاب دلائل الإمامة منسوب به محمّد بن جرير طبرى كه احاديث بسيارى از قسمت مفقود آن ، در آثار

صفحه از 236