اسناد ويژه «كافى» در «وسائل الشيعة» - صفحه 164

الطالبيين به اين روش ، با عباراتى نظير : «دخل حديث بعضهم فى حديث بعض» ، ۱ يا «دخل حديث بعضهم فى حديث الآخرين» ، ۲ بسيار اشاره شده است .
در اين گونه موارد ، نقش مصدر متأخّر ، به عنوان نسخه اى از مصدر متقدّم ، بسيار كم رنگ مى شود .

2 . نقل از يكى از دو يا چند مصدر و اشاره به همسانى مضمونىِ آن با ساير موارد

در كتب حديث ، گاه يك روايت واحد با الفاظ متفاوت ، ولى با مضمون واحد ، نقل شده است . گاهى نيز براى نقل اين حديث ، به يك لفظ حديث بسنده كرده ، تنها سند ساير نقل ها آورده شده است ؛ ولى تصريح مى شود كه لفظ حديث ، از كدام يك است . ذكر دو مثال در اين زمينه ، مفيد است :
يك . أمالى شيخ طوسى (ص 503 / 1102 = مج 18 / 9):
... عن أبى المفضل ، قال اخبرنا ابو جعفر محمّد بن جرير الطبرى قراءة وعلى بن محمّد بن الحسن بن كاس النخعى واللفظ له ، قالا : حدّثنا ... .
دو . اقبال الأعمال (ص 5) :
روى محمّد بن يعقوب وابن بابويه فى كتابيهما واللفظ لاين يعقوب ... .
در اين موارد ، اين نقل براى دسترسى به متن مصدرى ـ كه لفظ حديث از آن برگرفته شده ـ ، به راحتى قابل استفاده است ؛ ولى در مورد مصدر ديگر ، استفاده از متن موجود به آسانى امكان پذير نيست و تنها در برخى موارد و با دقّت بسيار مى توان از همسانى مضمونىِ دو نقل در تصحيح عبارت مصدرى هم ـ كه لفظ از آن گرفته نشده ـ ، استفاده نمود .

3 . نقل از دو مصدر با تصريح به يكسانى الفاظ آنها

گاه تصريح شده كه الفاظ دو مصدر حديث ، يكى است . قهرا در اين جا به راحتى

1.مقاتل الطالبيين ، ص ۳۲ (والمعنى قريب) و ص ۴۴ (واكثر اللفظ لابى عبيدة) و ص ۲۲۶ .

2.همان ، ص ۷۶ ، ۱۰۴ ، ۱۳۸ ، ۱۴۰ و ۱۴۸ و به تبع آن ، در الإرشاد ، مفيد ، ج ۲ ، ص ۱۹۰ .

صفحه از 236