اسناد ويژه «كافى» در «وسائل الشيعة» - صفحه 226

و بعيد ندانسته است كه صاحب وسائل به نسخه صحيحى از كافى دست يافته است كه بر اساس آن ، گونه دوم نقل شكل گرفته است .
مثال سوم :
1 . محمّد بن يحيى ، عن احمد بن محمّد ، عن الحسين بن سعيد . ...
2 . محمّد بن احمد ، عن محمّد بن اسماعيل ، عن حنان بن سدير . ... ۱
سند دوم در وسائل الشيعة به اين شكل نقل شده است :
وعن محمّد بن يحيى عن محمّد بن احمد عن محمّد بن اسماعيل عن حنان بن سدير . ... ۲
افزودن محمّد بن يحيى به اين سند ، نشانگر آن است كه ايشان سند را معلّق، و حذف «محمّد بن يحيى» را از آغاز آن ، به اعتماد به سند پيشين دانسته است ؛ ولى اين اِشكال در ميان است كه رسم مرحوم كلينى اين است كه در اسناد معلّق ، نام اوّلين راوى سند موجود را در سند پيشين ذكر كند تا كيفيت تعليق آشكار گردد . اگر سند دوم كافى معلّق باشد ، على القاعده بايد نام محمّد بن احمد در سند نخست ذكر مى گرديد ، در حالى كه چنين نيست .
از سوى ديگر ، محمّد بن احمد از محمّد بن اسماعيل ـ كه مراد از آن محمّد بن اسماعيل بن بزيع است ـ روايت نمى كند .
حال اگر اين سند معلّق نباشد بايد محمّد بن احمد را استاد كلينى بگيريم كه چنين امرى صحيح نيست . ۳ پس چه بايد كرد ؟

1.كافى ، ج ۴ ، ص ۳۳۹ ، ح ۵ و ص ۳۴۰ ، ح ۶ .

2.وسائل الشيعة ، ج ۱۲ ، ص ۳۶۱ ، ح ۱۶۵۱۲ .

3.البته محمّد بن احمد از مشايخ كلينى است ؛ ولى وى محمّد بن احمد بن الصلت است كه از عموى خود عبد اللّه بن الصلت نقل مى كند و در طبقه اى نيست كه از محمّد بن اسماعيل بن بزيع روايت كند . ر . ك : كافى ، ج ۱ ، ص ۴۶۸ ، ح ۵ و ج ۵ ، ص ۶۴ ، ح ۶ و ج ۷ ، ص ۴ ، ح ۶ و ج ۸ ، ص ۲۶۷ ، ح ۳۹۰ و ص ۳۰۲ ، ح ۴۶۱ و ص ۳۰۴ ، ح ۴۷۰ و ص ۳۳۴ ، ح ۵۲۳ .

صفحه از 236