مصاحبه با آية اللّه‏ العظمى لطف اللّه‏ صافى گلپايگانى - صفحه 261

«كلينى ما» استفاده كردم . ايشان گفت : «فقط كلينىِ شما نيست ؛ كلينى ما هم هست» .
اين كه ما بايد در حوزه حديث و كتاب هاى حديثى و تحقيق و تجليل از آنها بيشتر وارد شويم ، بسيار مهم است . از زمانى كه آية اللّه بروجردى رحمه الله تشريف آوردند، حوزه هاى علميه از اين جهت، وضعشان تغيير كرد ؛ هم حوزه علميه قم و هم حوزه علميه نجف . ايشان وقتى درس مى گفتند، به حديث، اهميت فراوانى مى دادند . كتاب حديث را مى آورد و روايت را مى خواند .
اوّل ، دلالت روايت را بر مسئله اى كه داشتيم ، بيان مى كرد و سپس اگر لازم بود ، اقوال علما را هم يادآور مى شد . ايشان در احاديث، غور مى كردند و احكام را چنان از اين نصوص، استنباط مى كردند كه حاجتى به اين كه خيلى به اصول تمسّك كنيم، نبود .
اخيراً رسم شده كه مى گويند : اوّل ببينيم مقتضاى اصول چيست، بعد برويم سراغ روايت ؛ ولى ايشان مى فرمود : اوّل روايت را ببينيم . در درس ايشان، كم اتفاق مى افتاد كه نياز به اصول باشد . تبحّر ايشان در علم اصول ، فوق العاده بود و در اين علم، نظرهاى خاصى داشتند كه آنها را نوشته ام تا در آينده چاپ شوند .
مقصودم اين است كه حوزه بايد در اين زمينه تلاش كند تا ما بتوانيم كلينى، مجلسى و صدوق و ... را بهتر بشناسيم . من تعجّب مى كنم كه اينها چه طور به نقاط مختلف دنيا سفر مى كرده اند؟ كتاب ها را چه طور مى برده اند؟ آيا مريض نمى شده اند؟
كتابى از تأليفات كلينى نقل مى كنند كه من خيلى علاقه دارم آن كتاب، پيدا شود ؛ كتاب ما قيل فى الأئمّة من الشعر . اين كتاب اگر پيدا شود، كتاب بسيار نفيسى است. اين، دليل بر اين است كه قبل از اينها براى حضرت ولى عصر(عج) شعر مى گفتند . نمى دانم شما در تحقيقاتتان ، به كتاب ما قيل فى الأئمّة من الشعر، برخورد كرده ايد يا نه؟

اشعارى كه در «الكافى» نوشته شده ، همه جمع آورى شده اند .

من در كتاب منتخب الأثر، بعضى از اشعارى را كه بوده، آورده ام . اگر نسخه اى از

صفحه از 265