مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 323

اگر ما ابن نديم را از اهل سنّت بدانيم ، چون اين فهرست، در زمانى نوشته شده است كه آل عبيد در بغداد قدرت داشتند، يك عدّه از علماى آن زمان ، حتّى مثل ابن جنى هم مردّد بين شيعه و اهل سنّت مى شوند؛ چون نظام حاكم آن زمان، نظام شيعه بوده است.
فهرست ابن نديم را بايد مثل فهرست انتشارات فرض كنيد ، ارزش علمى ندارد؛ چون ابن نديم، ورّاق بوده و روش ايشان انتشاراتى بوده است . البته اهل سنّت، فهرست عبدالخير را دارند كه مثل فهرست نجاشى است؛ امّا باز هم با فهرست نجاشى، فرق مى كند . ۱
از سال 180 ق كه رجال شروع شد ، تدوين فهارس در بين شيعه، بيست تا سى سال بعد، شروع شد ، كه اوجش را در فهرست شيخ طوسى و بهتر از آن را در فهرست نجاشى مى بينيد. اعتقاد من اين است كه هنوز هم دنياى غرب با اين همه انواع بيوگرافى اى كه دارند ، كتاب شناسى توصيفى و تطبيقى و از اين قبيل چيزها نوشتند ، امّا هيچ كدام از آنها هنوز كار نجاشى را نكردند . فهرست در نزد شيعه، يك كتاب شناسى از زاويه حجّيت است . اين، خيلى زاويه مهمى است كه هيچ كدامشان ندارند. به قول عده اى از اهل سنّت كه مى گويند : «خصّ اللّه بهذه الامة الاسناد»، راست است.

1.براى توضيح بايد گفت كه اصولاً رجال همراه اصول، در اواخر قرن دوم تدوين شد ؛ اما تدوين فقه اسلامى بر حديث ، مقدّم بوده است . سال هاى ۸۰ و ۹۰ هجرى، تدوين فقه شروع شد و سال هاى ۱۱۰ ق ، اوج آن است و تا قرن سوم ادامه داشت . تمام فقهاى بزرگ اسلامى ، ابو حنيفه و ديگران ، همه براى اين دوره زمانى هستند . بعد از تدوين فقه ، علما به فكر اصول فقه افتادند . همراه اصول فقه ، رجال هم تدوين شد . رجال و اصول فقه، زمينه صغرا و كبراى حجيّت خبر واحد را تشكيل دادند . به خاطر اين كه اصول فقه ، بحث كبروى حجّيت خبر را مطرح كرد ، بحث صغروى را هم رجالْ مطرح كرد ، هم به لحاظ وثاقت و هم به لحاظ معرفت. اگر بنا باشد چيزى را به عنوان اولين كتاب شيعه مطرح كنيم ، و اگر بتوانيم اسمش را رجال مصطلح بگذاريم ، رجال ابن فضّال است .

صفحه از 368