مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 331

اين است كه جايى كه ما جواز كشف براى زن داريم، جواز نظر هم هست . از امام رضا عليه السلام نيز نقل جواز داريم. سؤال بزنطى در مورد يك نظر است و مضمون آيه مباركه، كشف است: «فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ ...» . ۱
گفته اند كه قواعد النساء مى توانند كشف كنند . مرد هم مى تواند به او نگاه كند يا نه ؛ امّا ديگر بحث لمس در آن نيست ، يعنى اين ملازمه را آقايان فقط در نظر قائل هستند. در آن روايتْ امام مى فرمايد : «خمار و جلباب»؛ ۲ چون جلباب را كه بر مى داشتند، فقط ساقشان ديده مى شد .
وقتى جلباب برداشته مى شده، دست ها، و وقتى خمار برداشته مى شده، موها ديده مى شده و لذا از امام مى پرسد : «قال مالى من النظر ؟» قال : «ساعدها و شعرها» . اين بحث از زمان تابعيان بوده و در كتب اهل سنّت هم اين بحث آمده است؛ امّا در كتب آنها از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت ندارند . خود بخارى، اين بحث را دارد؛ چون در آن زمان، زنان اهل ذمّه، موهايشان را نمى پوشاندند و اين، جزء قرارداد اهل ذمّه بوده است. در كتاب بخارى از حسن بصرى نقل مى كند كه: «يجوز النظر». اين، قاعده اى بوده در آن زمان كه : «كلّ ما يجوز كشفه يجوز النظر اليه».
عده اى از فقها ، از قديم، قائل به تلازم بودند و عده اى هم نه. ظاهرا نظر آقاى خويى، تفصيل است . ايشان مى گويد : اگر كشف مطلق باشد ، تلازم ندارد ؛ امّا اگر كشف مقيّد است ، يعنى مثلاً : «فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ» . اين جا كشف قياسى است و اين، اشكال ندارد . پس ، نتيجه مى گيريم كه نگاه كردن هم جايز است. شايد از عبارت آقاى خويى، اين مطلب صراحتا در نيايد ؛ امّا به نظر من، مراد آقاى

1.سوره نور، آيه ۶۰ .

2.البته جلباب در لغت عرب، با چادر فرق مى كند . چادر را در خود لغت عرب «شوذر» مى گفتند. لفظ چادر، تعريب شده است . آقاى مطهرى هم نوشته اند كه چادر در زمان جاهليت نبوده؛ ولى نه ، چادر هم بوده. اين مطلب را مصطفى جواد در تاريخ لباس هاى زن عربى، مفصّل شرح داده است .

صفحه از 368