مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 355

شود؛ يعنى يك عقل مدبّرى باشد كه برنامه بدهد كه ما اصلاً چه چيزى مى خواهيم و چه داريم. به طور كلّى، راجع به الكافى مى توانيم در سه مرحله كار كنيم: 1. مرحله قبل از كلينى؛ 2. زمان كلينى ؛ 3 . زمان بعد از كلينى تاكنون.
در مرحله قبل از كلينى، اگر اين مبنا كه ما دو تحليل داريم: يك تحليل رجالى و يك تحليل فهرستى، مورد قبول واقع شد، ابتدا بايد پژوهشى به نام رجال الكافى انجام شود؛ يعنى كل افرادى كه در الكافى به اسامى مختلف آمدند، اتحادها، اشتراك ها، ضبط اسماى صحيح و سقيم به عنوان يك كتاب مستقل، استخراج شود.
در مرحله زمان كلينى، بحث مصادر الكافى را داريم؛ يعنى همان بحث هاى تحليل فهرستى كه بيان شد . از بحث هايى كه مطرح كرديم، كتاب ابن ابى عمير بود كه يكى از مصادر كتاب الكافى است. بايد اين كتاب را مطالعه كنيم، خودِ ابن ابى عمير را ارزيابى كنيم و بعد از آن، نُسَخى را كه در اختيار كلينى بوده ، بررسى نماييم. مثلاً در جايى حديثى داريم از كتاب النوادر ابن ابى عمير كه مرحوم شيخ طوسى كامل آن را نقل كرده است. اين حديث، سه فقره است. مرحوم كلينى، يك قسمتش را منطبق با سند شيخ طوسى نقل كرده، قسمت دوم را از حميد بن زياد نقل كرده و آن قسمت را عوض كرده و اين عوض كردن، منجر به اين شده كه متن حديث را هم عوض بكند؛ يعنى در كتاب شيخ طوسى آمده : «تحجّ المطلّقة» ، در كتاب الكافى آمده : «لا تحجّ المطلقة». لكن الكافى بسيار دقيق است . شيخ طوسى از كتاب ابن ابى عمير، سه چهره معرفى كرده است. مثلاً كلينى از همان نسخه شيخ طوسى، چهره اوّلش را نقل كرده و چهره دومش را از كتاب جميل ـ كه متن آن با كتاب شيخ طوسى فرق مى كند ـ برداشته است. خوب، اين خودش ظرافت است .
در مورد همين روايت كه فرمودند: «لا تزوّجوا الحسن فإنّه رجل مطلاق» ، اگر ما به عين اعتبار بگيريم كه كتاب ابن ابى عمير كه خواهرش يا مادرش يا دخترش آن را در زمين دفن كرد، شايد يكى از علل اختلاف بين نسخه واقفيّه و غير واقفيّه همين

صفحه از 368