باز شناختِ نظام اندیشگی نصّ‌گرایان و محدّثان متقدّم - صفحه 108

«قرآن»، «آموختن از پیامبر و ائمه»، «الواح و کتب و نوشته‌های مکتوب»، «الهام و تحدیث»، «روح القدس و روح»، «اسم اعظم» و «عروج به آسمان و عرش».

مستشرقان هم در جمع‌بندی این روایات کوشیده‌اند؛ برای نمونه، کلبرگ بر آن است که منابع علم امام چهار چیز است:۱ «انتقال از امام پیشین»، «علوم حاصل از رهگذر وراثت»، «علوم به دست آمده از طریق کتاب‌ها که تنها ائمه می‌توانند از محتوای آنها آگاه شوند» و «علومی که از رهگذر ارتباط با فرشته یا همان تحدیث و الهام به دست می‌آید». محمّد علی امیر معزّی نیز این منابع را در چهار دسته می‌آورد:۲ «منابع آسمانی» (الهام و تحدیث)، «منابع سرّی و راز آلود» (عمود نور، نکت و نقر، رجم و ملاقات با مردگان)، «منابع مکتوب» (صحیفه جامعه، جفر، مصحف فاطمه، کتاب علی، کتاب یا کتبی که سیاهه‌ای از پادشاهان زمین را در خود دارد، کتابی در بردارنده سیاهه‌ای از معتقدان به دوازده امام، شیعیان راستین و شجرنامه آنان، دو کتاب محتوی سیاهه بهشتیان، دوزخیان و شجرنامه آنان، لوح فاطمه) و «منابع شفاهی» (آموزه‌هایی که هر امام از امام پیشین خود دریافت می‌کند). حال اگر فرای این مطالب تنها به شیوه تبویب صفّار در بصائر نظر بیفکنیم و تصریحات و اشارات او را از رهگذر روایات بنگریم و بسامد و تعداد روایات نظری بیندازیم، خواهیم توانست که سرچشمه‌های علم امام را در شش دسته جای دهیم؛ یعنی: «توارث»، «تحدیث»، «توسّم و فراست»، «توفیق و تسدید»، «رجم» و «عمودهای نور».

1 - 1 - 1. توارث

بخشی از علم امام از رهگذر میراث‌های پیشینیان به کف می‌آید. این میراث‌ها را می‌توان در «علوم انبیا»، «علم به ظاهرو باطن قرآن»، «اسم اعظم» و «کتاب‌ها» خلاصه کرد.

الف) علوم انبیای پیشین

صفّار در خلال احادیث، به وضوح نشان می‌دهد که توارث علم سنّتی همیشگی و جاری در تاریخ بوده و در میان تمامی انبیا و اصفیا از آدم تا خاتم جریان داشته است. بر آیند این سنّت، گرد آمدن تمامی علوم پیشینیان در پیامبر خاتم است و تمامی این علوم هم بر اساس روند پیش گفته به جانشینان پیامبر خاتم انتقال می‌یابد.۳

1.. Imam and community in the pre - Gayba period,p۲۶, The term MUHADDATH in TwelverShiism, p۳۹.

2.. Divin guide in early shiism,p۷۰ – ۷۵.

3.. بصائر الدرجات، ص۱۳۴ - ۱۴۰.

صفحه از 131