۰.«وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ».۱
گفتنی است که توصیف قرآن _ یکی از سرچشمههای علم ائمه علیهم السلام _ در روایات به «دور بودن از عقول مردمان، «در بر داشتن علم ما کان و ما یکون» و... نشان میدهد که متعلَّق این علم باید چیزی ورای قرآن نازل شده و ظاهری باشد؛ چنان که برخی با نظر به این توصیفات، احتمال دادهاند که تبیان بودن قرآن فراتر از دلالتهای واژگانی باشد و از دلالتهایی غیر لفظی و کاشف از اسرار و رموزی ناشی شود که فهمهای متعارف را بدان راهی نیست.۲
ج) اسم اعظم
از دیگر منابع علم امام اسم اعظم است.۳ صفّار در نصوص اندکی مفهوم این اسم را بسط داده است. به باور او اسم اعظم یا اسم اکبر،۴ کتابی است که با آن علم انبیا به کف میآید و تورات، انجیل، فرقان، کتابهای نوح، صالح، شعیب و صحف ابراهیم در واقع اسم اکبرند.۵ در پارهای از روایات بصائر، این اسم متشکل از هفتاد و سه حرف دانسته شده است که هر یک از انبیا و اولیا بهرهای از آن داشتهاند.۶ بر اساس سنّت توراث این اسم نیز از هر پیامبر به جانشین او منتقل شده و بدین سان، به رسول خدا و جانشینان او رسیده است.۷خداوند نه تنها بهره تمامی پیشینیان بلکه هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیتش علیهم السلام بخشید و یک حرف را در غیب مکنون به ذات خود ویژه ساخت.۸
باید یاد آور شد که اسم اعظم یا اکبر، از سنخ الفاظ ظاهری یا مفهوم ذهنی نیست؛ زیرا اسم از جهت وجود لفظی خود، مجموعهای از صداهای شنیدنی و از کیفیات عرضی و به لحاظ معنا و مفهوم، وجود و صورتی ذهنی است که هیچ یک، فی نفسه در هیچ چیز اثری ندارند. محال است صوت پدیدار در حنجره یا تصویر نقش بسته در ذهن، بتواند
1.. سوره نحل، آیه ۸۹.
2.. المیزان، ج۱۲، ص۳۲۵.
3.. بصائر الدرجات، ص۲۲۸ - ۲۳۰، ح۱ – ۹ و ص۲۳۲ - ۲۳۶، ح۱ - ۲۱؛
4.. در ادبیات حدیثی شیعه نمونههایی از کاربستِ «اسم اکبر» همراه با بیان ویژگیهای مختصّ به اسم اعظم (۷۳ حرفی بودن) وجود دارد (ر.ک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۵۱ – ۳۵۲).
5.. بصائر الدرجات، ص۴۸۹ - ۴۹۰، ح۴.
6.. همان، ص۲۲۸ - ۲۲۹، ح۲ - ۵.
7.. همان، ص۴۸۸ - ۴۹۰.
8.. همان، ص۲۲۸، ح۲ و ص۲۲۹، ح۷،.