واکاوی مفهوم «یونسی» و ادله انتساب عده‌ای از راویان شیعه به آن - صفحه 137

ابراهیم بن هاشم، «تلمیذ یونس بن عبدالرحمان» و «من اصحاب الرضا علیه السلام» بوده - نظر کشی می‌داند و در باره آن تردید و اشکال می‌کند.۱ صاحب کتاب معجم رجال الحدیث نیز حتی قاطع‌تر از نجاشی در این باره، ادعای جزم و قطعیت در عدم صحت این نظر کشی و شیخ طوسی را صحیح می‌داند۲ و دلیل آن را این گونه بیان می‌کند که ابراهیم بن هاشم با وجود کثرت روایاتش از مشایخ گوناگون، حتی یک روایت نیز بدون واسطه از امام رضا علیه السلام و یونس بن عبدالرحمان نقل نکرده است. بنا بر این، چگونه ممکن است از اصحاب امام رضا علیه السلام و شاگرد یونس بن عبدالرحمان بوده باشد. صاحب کتاب معجم رجال الحدیث در ادامه تذکر می‌دهد که البته این مسئله با ملاقات امام رضا علیه السلام توسط ابراهیم بن هاشم، منافاتی ندارد.۳

شوشتری در قاموس الرجال، با تأیید این نظر - که نمی‌توان صحت ملاقات ابراهیم بن هاشم با امام رضا علیه السلام و نیز با یونس بن عبدالرحمان را ثابت کرد۴ - احتمال می‌دهد که ممکن است تعبیر «تلمیذ یونس» برای ابراهیم بن هاشم در عبارت کشی تحریف شده و شکل صحیح آن به صورت «روی عن تلامیذ یونس» بوده باشد.۵

برخی از پژوهش‌گران معاصر، «شاگرد یونس» بودن ابراهیم بن هاشم را به معنای پذیرش مکتب کلامی یونس توسط او دانسته‌اند.۶ این نظر را از آن جهت می‌توان صحیح دانست که شیخ طوسی در کتاب الفهرست خود، از ابراهیم بن هاشم با تعبیر «مِن اصحاب یونس بن عبدالرحمان» یاد کرده است؛۷ اما از آن جهت دارای اشکال است که همان گونه که در جای خود به تفصیل بیان خواهد شد، «مِن اصحاب یونس بن عبدالرحمان» بودن یک راوی با «یونسی» بودن او تفاوت دارد و صِرف «تلمیذ یونس بن عبدالرحمان» بودن یا «مِن اصحاب یونس بن عبدالرحمان» بودن یک راوی نمی‌تواند دلیل بر «یونسی» بودن آن راوی باشد.

1.. رجال النجاشی، ص۱۶.

2.. معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۹۰.

3.. همان.

4.. لم یعلم ملاقاته له( و لیونس (قاموس الرجال فی شرح تنقیح المقال، ج۱، ص۳۳۵).

5.. همان.

6.. «علم رجال و مسئلۀ توثیق؛ نقش ابراهیم بن هاشم در قمی در حدیث شیعی»، ص۲۸: «... اگر منظور از شاگردی، پذیرش مکتب کلامی و توثیق و تعدیل یونس بوده باشد، این نوع شاگردی قطعی است و بهترین دلیل و شاهد مدعا آن است که ابراهیم بن هاشم تمام کتاب‌های فقهی و کلامی و حدیثی او را برای قمیان روایت کرده است».

7.. الفهرست، ص۱۴۸.

صفحه از 154